نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 110
خداست. و
پاداش آن را آمرزش گناهان و مسكنهاى پاك در بهشت جاودان، و (در نهايت رضوان خدا كه
از همه اجرها بزرگتر مىباشد، قرار داده است.
خداوند
در قرآن مجيد از محبوبش خبر داده و فرموده است: «خداوند مجاهدان راه حق را كه
همچون بناى استوار در برابر دشمن ايستاده و نبرد مىكنند دوست دارد.» [1] صفهاى
خود را چنان بناى سربى محكم و فشرده سازيد. زرهداران را پيشاپيش و بىزرهان را
عقل لشكر بگماريد. دندآنهارا بفشريد؛ زيرا سبب مصون ماندن جمجمه از ضربات شمشير و
نيرومندى قلب و آرامش دل مىگردد. صداها را خاموش كنيد؛ زيرا باعث رستن از سستى و
شكست مىشود و متانت و وقار مىآورد پرچمها را جا به جا نكنيد و آنها را فقط به
دست دلاورانِ با حَمِيَّتْ بسپاريد؛ كسانى كه در مصائب و سختىها شكيبا هستند و به
همه سوى پرچم چيرهاند، آن را از راست و چپ و جلو و پشت سر حفظ مىكنند » [2]
پس از
سخنان اميرمؤمنان عليه السلام هر يك از اصحاب وى نيز با انجام سخنرانى، نيروهاى
قبيله خود را براى جنگ برانگيختند. از جمله: «سعيد بن قيس» در جمع يارانش برخاست و
ضمن تجليل از مقام حضرت امير عليه السلام و ياران او، به معرفى معاويه پرداخت. و
ياران خود را به جنگ با او تشويق كرد. [3]
پس از
آمادگى دو سپاه، نبرد سختى «روز چهارشنبه» در گرفت. با فرا رسيدن شب، دو طرف- بدون
دستيابى به پيروزى نهايى- به قرارگاه خود بازگشتند. [4]
اميرمؤمنان
عليه السلام روز پنج شنبه نماز صبح را خواند و پس از ايراد خطابه و تشويق سربازان
به جنگ، اسبى طلبيد [5] و پس از سوار شدن، رو به قبله ايستاد و در حالى كه دستان
خود را به آسمان بلند كرده بود عرضه داشت:
«پروردگارا!
گامها به سوى تو حركت مىكند و بدنها به رنج مىافتد و دلها به وحشت و لرزه
مىافتد و دستها به سوى تو افراشته مىشود و ديدگان، مات تُوْانْد. سپس اين آيه را
خواند. «پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ داورى كن
(5-پيش از
اين، مركب امام عليه السلام استر بود، امّا آن روز دستور داد اسبى كه پر و درازدم
بود و به خاطر نيرومندىاش دو لجامهبود و مين را با دو دست مىكاويد، براى آن
حضرت آماده كنند.
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 110