نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 183
دانستند.
از اين
رو، تصميم گرفتند هر سه نفر را- كه به عقيده آنان «ائِمّه ضَلال» بودند بكشند و
بدين وسيله به اختلافات، كشمكشها و بى عدالتيهاى جامعه اسلامى پايان بخشند.
سه نفر
از ميان آنان داوطلب شدند تا به حيات و زندگى سه نفر ياد شده خاتمه دهند.
«عَبْدُالرَّحمانِ
بنِ مُلْجَم» عهده دار قتل امام عليه السلام شد. آنان براى اجراى اين توطئه با
يكديگر پيمان بستند و سحرگاهِ روز نوزدهم رمضان، سال چهلم را زمان عمليّات تعيين
كردند و از هم جدا شدند.
ابن ملجم
وارد كوفه شد و به خانه دختر عمويش «قَطام» رفت و از وى- كه از قبل به وى عشق
مىورزيد- خواستگارى كرد. قَطام- كه از خوارج بود و پدر و برادرش در نهروان كشته
شده بودند و به همين جهت كينه سختى از امام عليه السلام به دل داشت- گفت:
«به
شرطى مىپذيرم كه علاوه بر پرداخت سه هزار درهم و يك غلام و كنيز، على عليه السلام
را بكشى. اگر در اين كار موفق شوى قلب مرا شفا دادهاى و به كام دلت رسيدهاى، و
چنانچه كشته شوى به پاداشى بزرگتر از نعمتهاى دنيوى دست خواهى يافت.»
ابن
ملجم، چون با اصرار آن زن مواجه شد، منظور شوم خود را بازگو كرد و گفت: «من براى
انجام چنين كارى به كوفه آمدهام». [1]
«ابن
ملجم»، «شَبيبِ بن بَجرَه» يكى ديگر از خوارج را به كمك گرفت. قَطام نيز «وَرْدانِ
بنِ مُجالِد» را براى همكارى با آنان معرفى كرد. آنان «اشْعَث بنِ قَيس» را نيز در
جريان گذاشتند. «اشْعَث» آنان را بر انجام مأموريت تشويق كرد. [2]
شهادت
حضرت
امير عليه السلام وارد مسجد شد و مردم را براى عبادت و مناجات با پروردگار از
خواب
[2] - امام جعفر صادق عليه السلام در روايتى مىفرمايد:
اشعث بن قيس، در خون اميرالمؤمنين عليه السلام شريك بود و دخترش «جُعْده» امام حسن
عليه السلام را مسموم كرد. پسرش محمد نيز در كربلا در خون امام حسين عليه السلام
شريك بود. (بحارالانوار، ج 42، ص 228
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 183