نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 19
پيامبر
صلى الله عليه و آله رسانيد و آن حضرت را از جريان آگاه ساخت. رسول گرامى صلى الله
عليه و آله ضمن دستور مراجعت، با جمله تاريخى خود، مقام و موقعيت على عليه السلام
را نسبت به خود چنين بيان كرد:
«آيا
راضى نمىشوى كه نسبت به من مانند هارون، نسبت به موسى باشى؟ جز اينكه پس از من
پيامبرى نيست.» [1]
- حديث
غدير
رسول
گرامى اسلام صلى الله عليه و آله پس از بازگشت از «حَجَّةُ الْوِداع» در سال دهم
هجرت، روز هيجدهم ذى الحجه در محلى به نام «غدير خم» طبق فرمان خدا [2] دستور داد،
همه مسلمانان توقف كنند. سپس در حضور بيش از صد هزار نفر پس از ستايش خداوند و در
ادامه خطبهاى مفصّل فرمود: مردم! سزاوارترين فرد بر مؤمنان از خود آنها كيست؟
گفتند:
خدا و پيامبرش بهتر مىدانند. فرمود: خداوند برمن ولايت دارد و من برمؤمنان و بر
آنها از خودشان اولى و سزاوارترم.
آنگاه در
حالى كه دست على عليه السلام را بالابرده بود و جمعيّت، آن حضرت را در كنار پيغمبر
صلى الله عليه و آله مىديدند، فرمود: «هركه من مولا و سرپرست اويم على عليه
السلام مولا و سرپرست اوست» [3] و اين جمله را سه بار تكرار كرد.
سپس
اضافه فرمود:
«پروردگارا!
دوست بدار آنكه على عليه السلام را دوست بدارد و دشمن بدار كسى را كه على عليه
السلام را دشمن بدارد. خداوندا! ياران على عليه السلام يارى كن و دشمنان او را
خوار نما.» [4]
[1] - اما تَرْضى انْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُون
مِنْ مُوسى الاّ انَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى
احب غاية المرام در ص
152-107 يكصد و هفتاد طريق از محدثان را كه
حديث منزلت را نقل كردهاند، آورده كه يكصد طريق آن از اهل سنّت است. المراجعات
نيز در ص141-139، حديث را از صحيح مسلم و
بخارى و سنن ابن ماجه و مستدرك حاكم و كتب ديگر اهل سنّت نقل كرده است