سومين
عكس العمل آن حضرت، خطابهاى است كه در برابر مهاجر و انصار ايراد فرموده است. در
قسمتى از اين خطابه مىفرمايد:
«اى
گروه مهاجر و انصار! خدا را در نظر بياوريد و عهد و پيمان پيامبر صلى الله عليه و
آله را درباره من فراموش نكنيد، و حكومت محمد صلى الله عليه و آله را از خانه او
به خانههاى خود مبريد »
« شما
مىدانيد كه ما اهل بيت به اين امر از شما سزاوارتريم. مگر شما كسى را نمىخواهيد
كه به مفاهيم قرآن، و اصول و فروع دين و به سنتهاى پيامبر صلى الله عليه و آله
احاطه كامل داشته باشد. و جامعه اسلامى را به خوبى بتواند اداره كند ؟ به خدا
سوگند چنين فردى در بين ماست نه در ميان شما. پيروى از هواى نفس نكنيد، و از حق
دور نشويد، و اعمال گذشته خود را با اعمال بد فاسد نكنيد»
بَشيرِ
بْنِ سَعْد با جماعتى از انصار گفتند: «اى ابوالحسن! اگر انصار اين سخنان را قبل
از بيعت با ابوبكر شنيده بودند، حتى دو نفر درباره تو اختلاف نمىكرد.»
چرا امام عليه السلام شتاب نكرد؟
با
مطالعه اين بخش از تاريخ ممكن است اين سؤال پيش بيايد كه اگر حضرت على عليه السلام
چون ديگران در امر خلافت شتاب مىكرد و پيشنهاد عباس و ابوسفيان را مىپذيرفت.
شايد آن
صحنهها به وجود نمىآمد. در اينجا براى توضيح اين مطلب بايد بگوييم: مسأله خلافت
نسبت به آن حضرت از دوحال خارج نبود: يا رسول اكرم صلى الله عليه و آله او را از
جانب پروردگار به اين مقام برگزيده بود (آنچنانكه شيعه معتقد است در اين صورت،
بيعت كردن و يا نكردن مردم، اين حقيقت را تغيير نمىداد، و اگر بر فرض، امت را
نسبت به امر خلافت، آزاد گذارنده بود، چرا على عليه السلام حق انتخاب را از مردم
بگيرد؟ بگذار مردم هر كه را مىخواهند انتخاى كنند.
مهمتر از
آن، هنوز پيكر مطهر پيامبر صلى الله عليه و آله روى زمين قرار داشت، حضرت على عليه
السلام وصى
[1] - الامامة
و السياسة، ج1، ص18، شرح ابن ابىالحديد، ج6،
ص12-11 و احتجاج طبرسى، ج1،ص 96
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 27