نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 89
براى اين
دو منظور بايد در يكى از دو شهر بصره و كوفه باشد. بصره هم جاى ماندن نبود زيرا
براى خاموش كردن آتش فتنه «جمل» خونهاى زيادى در آنجا ريخته شده بود و در ميان
بازماندگان آنان افراد زيادى نسبت به حكومت امام عليه السلام بىموضع و كم تحرّك
بودند و از اين جهت نمىتوانستند مورد اعتماد حضرت باشند، پس بهترين و مناسبترين
شهر همان كوفه بود.
تا وقتى
كه خطر معاويه براى اسلام وجود داشت، موقعيّت و حفظ مصالح اسلام ايجاب مىكرد كه
امير مؤمنان عليه السلام در كوفه بماند.
ب- قاسطين
دوّمين
خطر موجود بر سر راه حكومت اميرالمؤمنين عليه السلام خطر «قاسطين» بود.
«قاسطين»،
از عوامل و گروههايى تشكيل شده بود كه هر يك بگونهاى از حكومت حضرت، ضربه خورده
بودند و با ادامه حاكميّت حضرت على عليه السلام ممكن نبود به خواستههاى نفسانى
خود برسند.
در رأس
اين گروهها معاويه قرار داشت كه بقيه را- با توجه به موقعيّت سياسى و اجتماعى خود-
پيرامون خويش گرد آورده بود.
معاوية
بن ابىسفيان در سال دوازدهم هجرت، هنگامى كه «ابوبكر» لشكرى را تحت فرماندهى
«يزيد بن ابىسفيان» به جنگ با روميان گسيل داشت، به عنوان پرچمدار، همراه لشكر به
شام رفت. و پس از مرگ برادر، از سوى خليفه، به فرماندهى سپاه شام منصوب شد. در
دوران خلافت عثمان سرزمينهاى ديگرى نيز به قلمرو حكومتى افزوده شد. بدين ترتيب
«معاويه» نزوده س ال با آسودگى خاطر بر شام حكومت كرد.
زمانى كه
اميرمؤمنان عليه السلام زمام امور را به دست گرفت از فرمان آن حضرت سرپيچى كرد.
او به
محض آگاهى از بيعت مردم با حضرت على عليه السلام نامهاى بدين مضمون بارى زُبَير
نوشت:
«از
معاويه به بنده خدا «زبير»، امير مؤمنان! من، براى تو از مردم شام بيعت گرفتهام.
آنان يك پارچه سر در قيد اطاعت و انقياد تو نهادهاند. براى بيعت با تو به ما فشار
آوردهاند. تو كوفه و بصره را حفظ كن كه به دست على بن ابيطالب نيفتد؛ زيرا با
تصرّف اين دو شهر سرزمينهاى ديگر اهميّت ندارد. بعد از تو نيز براى طلحه بيعت
گرفتهام. تحت عنوان «خونخواهى عثمان» قيام كنيد و
نام کتاب : تاريخ اسلام در عصر امامت على نویسنده : پژوهشکده سپاه پاسداران جلد : 1 صفحه : 89