responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 104

به خدا، گفتارى را كه از او شنيدم در آينده حادثه بزرگى مى‌آفريند. اگر اعراب بر او چيره شدند مقصود شما به دست غير شما انجام گرفته و اگر او بر عرب پيروز گشت، پادشاهى او پادشاهى شما و سربلندى او سربلندى شماست. و به بركت او از همه مردم خوشبخت‌تر خواهيد بود.»

قريش با شنيدن سخنانِ به دور از انتظار «عتبه» گفتند: سوگند به خدا، او تو را هم با زبانش سحر كرده است.

عتبه گفت: اين نظر من است، شما هر چه مى‌خواهيد بكنيد. [1]

نقشه‌اى ديگر

«نَضْرِ بْنِ حارِث» يكى از شياطين قريش و از آزاردهندگان رسول خدا (ص)، برچسبها و تهمتهاى قريش را بى‌نتيجه خواند و گفت:

«شما محمّد را در دوران جوانى پسنديده‌تر، راستگوتر و امين‌تر از همه مى‌دانستيد، امّا اكنون كه موهايش سپيد گشته و دَم از پيامبرى مى‌زند او را متّهم به سحر، كهانت، جنون و شاعر بودن مى‌كنيد؛ در حالى كه دامن او از تمامى اين تهمتها پاك است.» [2]

سپس خود، براى مبارزه با قرآن راه ديگرى در پيش گرفت.

او وقتى ديد پيامبر (ص) در كنار كعبه مى‌نشيند و از خدا سخن گفته و قومش را از آنچه كه بر سر امّتهاى گذشته آمده برحذر مى‌دارد، تصميم گرفت پس از رفتن آن حضرت به جاى او بنشيند و قصّه‌هايى را كه در جريان سفر به «حيره» از پادشاهان ايران و رستم و اسفنديار آموخته است، براى مردم نقل كند و بدين‌وسيله آنان را سرگرم سازد.

او با گستاخى مى‌گفت:

«اى گروه قريش! سوگند به خدا، من از محمّد خوش‌گفتارترم. گرد من


[1] . ر. ك. السيرة النبويّه، ابن هشام، ج 1، ص 313-314

[2] . السيرة النبويه، ابن هشام، ج 1، ص 320

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست