نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 108
برازنده خويش را به جرم مسلمانى در خانه زندانى كرده و
او را از هر گونه امكانات رفاهى محروم كردند.
روزى رسول خدا (ص) نگاهش به مُصْعَب كه از روى ناچارى
پوستينى بر دوش افكنده بود افتاد، بر حال او گريست؛ زيرا به ياد روزهايى افتاد كه وى
غرق در ناز و نعمت بود و بهترين لباسها را مىپوشيد. [1]
رسول خدا (ص) مىديد اصحاب بىپناهش به طور ناجوانمردانه
از سوى قريش مورد شكنجه و آزار قرار مىگيرند و او نم يتواند از ايشان دفاع كند، ناچار
براى رهايى از اين وضع تأسّفبار، پيشنهاد ترك مكّه و هجرت به حبشه را به آنان كرد و
فرمود:
«به كشور حبشه برويد؛ زيرا در آنجا پادشاهى است كه نزد
وى به كسى ستم نمىرود و آنجا سرزمين پاكيهاست. باشد كه خداوند براى شا از اين گرفتارى
فرجى قرار دهد.» [2]
نخستين مهاجران
در ماه رجب، سال پنجم بعثت، يازده مرد و چهار زن مسلمان
به سرپرستى «عُثْمانِ بنِ مَظْعُون» پنهانى از مكّه بيرون رفته و خود را به بندر «شُعَيْبَه»
(جدّه فعلى) رساندند و از آنجا با دو كشتى بازرگانى و با نيم دينار كرايه از طريق درياى
سرخ رهسپار كشور مسيحى حبشه شدند.
قريش تا كنار دريا آنان را تعقيب كردند؛ ولى موقعى به
ساحل دريا رسيدند كه مسلمانان رفته بودند.
مسلمانان، دو ماه شعبان و رمضان را در كمال آسايش و راحتى
در حبشه زندگى كردند، آنگاه شنيدند تعداد زيادى از كسانشان مسلمان شده و قريش دست از
اذيّت و آزار آنان برداشتهاند، از اينرو، در ماه شَوّال به مكّه بازگشتند. ولى در
نزديكى مكّه
[1] . ر. ك. الطبقات الكبرى، ابن سعد، ج 3، ص 116-117
و اُسْدُ الْغابَةَ، ج 4-5، ص 369-370