نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 130
سرور قريش در دوران سخت و تنهايى رسول خدا (ص) با دست
و زبان و مال او را يارى نمود و در راه دفاع از آن بزرگوار و رسالت الهىاش مشكلات
و مصيبتهاى بزرگى را تحمّل كرد.
او بود كه دشمنى قريش را بر خويش خريد؛ گرسنگى و فقر را
تحمّل كرد و با برگ درختان و خاشاك بيابان سدّ جوع نمود. او حاضر بود در راه دفاع از
پيامبر (ص)- كه در حقيقت دفاع از آرمان مقدّسش بود- وارد جنگ شود، ولى هرگز حاضر نشد
پيامبر (ص) را تسليم قريش كند.
او كه شاعرى توانا بود با سرودن اشعار سياسى و اعتقادى،
عواطف را بر مىانگيخت.
مسلمانان را نسبت به راهى كه در پيش گرفتهاند دلگرم و
اميدوار مىساخت و مشكلات را در نظرشان كوچك مىشمرد و مشركان، به ويژه سرانشان را
از دستيابى به پيامبر (ص) و چيره شدن بر جبهه حق مأيوس مىكرد.
پيش از اين [1] با نمونهاى از سرودههاى او آشنا شديم،
اينك نمونهاى ديگر از اشعارش كه مشركان و سران قريش را مورد خطاب قرار داده است:
- مگر نمىدانيد كه ما «محمّد» را پيامبرى همچون موسى
يافتهايم كه در نخستين كتابها ياد او رفته است.
- و اينكه او در ميان بندگان از محبوبيت فراوانى برخوردار
است و هيچ خيرى بهتر از اين نيست كه خداوند كسى را مورد محبّت خاصّ خويش قرار دهد.
- به هوش آييد! به هوش آييد! پيش از آنكه زمين براى خاك
كردن شما كنده شود و كسانى هم كه گناهى از آنان سر نزده همچون گنهكاران به درد سر افتند.
- از گمراهان پيروى نكنيد و پس از دوستى و خويشاونديتان
با ما پيوندها و