responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 137

طائف، جوانانشان تحت تأثير سخنان او قرار گيرند- محتواى مذاكرات را فاش ساختند و از آن حضرت خواستند هر چه زودتر از «طائف» بيرون رود. سپس سفيهان خود را وادار كردند در دو طرف مسير بايستند و به سوى پيامبر (ص) سنگ پرتاب كنند. [1]

هنگامى كه رسول خدا (ص) از ميان دو صف عبور مى‌كرد گامى بر نمى‌داشت مگر آنكه سنگى به پاهاى مباركش اصابت مى‌كرد؛ چندانكه وقتى خود را از چنگ آنان رهانيد از پاهايش خون مى‌ريخت. [2]

پيامبر (ص) پس از خروج از شهر، در سايه درختى نشست و به ابتهال و تضرّع با پروردگارش پرداخت و گفت:

«بارالها! از ناتوانى و بيچارگى و بى‌كسى خويش به تو شكوه مى‌كنم، اى از همه مهربانتر تو پروردگار من و مستضعفان هستى، مرا به چه كسى وا مى‌گذارى؟ ...» [3]

سپس با نااميدى از اسلام آوردن و حمايت قبيله «ثقيف» راه مكّه را در پيش گرفت.

علّت استنكاف مشركان «طائف» از پذيرش اسلام اين بود كه اوّلًا: آنان با قريش روابط اقتصادى و تجارى داشتند. ميوه طائف كه عمده‌ترين محصول آن بود به مكّه و اطراف آن صادر مى‌گشت. روى اين جهت مردم «طائف» احساس وابستگى به آنان مى‌كرند.

ثانياً: بين طائف و ديگر نقاط عربستان به ويژه مكّه رابطه دينى و اعتقادى وجود داشت و اين سرزمين- به خاطر داشتن آب و هواى خوب و وجود بت «لات» در آن- از مراكز مهمّ بت‌پرستى به شمار مى‌رفت.

در بازگشت از طائف، پيامبر (ص) در سايه نخلى از باغ فرزندان ربيعه نشست.


[1] . الكامل فى التاريخ، ابن اثير، ج 2، ص 91

[2] . اعلام الورى، ص 64

[3] . الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 91

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست