نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 223
قرآن در اين باره مىگويد: «همانا كافران اموال خود را
نفاق مىكنند تا (مردم را) از راه خدا باز دارند. آنها اين اموال را انفاق مىكنند،
اما مايه حسرتشان خواهد شد. سپس شكست خواهند خورد و در آن سراى، كافران بدوزخ مىروند.»
[1]
بسيج نيروها
كفار قُرَيْش كه از نزديك، شهادتطلبى و شجاعت رزمندگان
اسلام را ديده بودند، تصميم گرفتند با همه توان به نبرد برخيزند و غير از قُرَيْش،
ديگر دلاوران عرب قبائل مجاور مكه را در اين نبرد شركت دهند.
چهار نفر را به ميان قبائل فرستادند تا آنان را به همراهى
و كمك دعوت نمايند. اين چهار نفر: عَمْرِ وبْنِ عاص، هُبَيْرَةِ ابُو وَهَب، ابْنُ
الزَّبَعْرى و ابُوعَزَّه بودند.
ابُو عَزّه در آغاز، اين مأموريت را نمىپذيرفت و مىگفت:
«پس از جنگ بدر، محمد تنها بر من منت نهاد و مرا بدون جريمه آزاد كرد. من به او تعهد
سپردهام كه از هيچ دشمنى در برابر او پشتيبانى نكنم و من به تعهد خويش وفا دارم.»
ولى او را قانع كردند و او به ميان قبائل رفت و با سرودن اشعارى آنان را به نبرد با
رسول خدا تشويق و بسيج كرد. سه تن ديگر هم به تحريك قبائل پرداخته آنان را بسيج كردند.
سرانجام مردانى از قبائل «كِنانة» و «تِهامَة» براى جنگ با رسول خدا (ص) با قُرَيش
همداستان شدند. [2]
پناهنده سياسى
از طرفى، بعد از هجرت رسول خدا به مدينه، «ابُو عامِر»
فاسق كه با پنجاه نفر از قبيله خود «اوس»، به سران مشرك مكه پناهنده شده بود و آنان
را به جنگ با رسول