responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 224

خدا تشويق مى‌كرد، به اتفاق نفراتش در بسيج مشركين شركت داشت. او گفت: اينها پنجاه نفر از عشيره من هستند و هنگامى هم كه به سرزمين مدينه برسيم، همه «اوْس» به طرفدارى من بر خواهند خاست. [1]

قريش آهنگ مدينه مى‌كند

قريش پس از آمادگى كامل، سپاهش را به حركت در آورد. اين سپاه، از سه هزار مرد جنگجو تشكيل شده بود كه هفتصد نفرشان زره پوشيده و دويست نفر، سواره بودند با دويست اسب و سه هزار شتر و اسلحه فراوان. همراه اين قافله نظامى، پانزده زن شركت داشتند تا در جريان نبرد، با آوازخوانى و نوازندگى به سپاه روحيه بدهند.

فرماندهى كل قواى مشركين به عهده ابُوسُفيان بود. و خالِدِبْنِ وَليد فرماندهى واحد سواره نظام را بر عهده داشت و عِكْرِمَةَ بْنِ ابى جَهْل، معاون او بود. اين بار سران سپاه شرك از بروز هر گونه اختلاف نظر كه ممكن بود دو دستگى ايجاد نمايد اجتناب ورزيدند.

گزارش عباس‌

وقتى سپاه، آهنگ حركت كرد، «عَبّاسِ بْنِ عَبْدُالمُطَلِّب» عموى پيامبر- كه اسلامش را پنهان مى‌داشت و از نزديك مراقب حركت و شاهد آمادگى آنها بود- نامه‌اى به پيامبر (ص) نوشت و موقعيت نظامى سپاه مشركين را به او اطلاع داد.

آنگاه نامه را با مردى از قبيله بَنى غِفار كه مورد اعتماد او بود فرستاد. پيكِ عباس فاصله بين مكه و مدينه را در سه روز پيمود.

هنگاميكه به مدينه رسيد، پيامبر (ص) به «قُبا» رفته بود. او نزد پيامبر (ص) رفت و نامه را به آن حضرت داد. رسول خدا (ص) نامه را به فردى داد تا برايش بخواند و به


[1] . مغازى واقدى، ج 1، ص 205

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست