هنگام حركت، رسول خدا (ص) سه نيزه خواست و سه پرچم بست.
پرچم عمومى مجاهدان را به «عَلِى بْنِ ابيطالِب» دا. پرچم «اوْس» را بدست «اسَيدِ بْنِ
حُضَيْر» و پرچم «خَزْرَج» را بدست «سَعْدِ بْنِ عُبادَة» سپرد. بدين ترتيب، رسول خدا
(ص) عصر روز جمعه با هزار نفر در حالى كه خود بر اسبى سوار بود و نيزهاى به دست داشت
از مدينه بيرون رفت. در ميان مسلمانان، تنها صد نفر، زره بر تن داشتند.
هنگامى كه سپاه اسلام به «شَيْخان» رسيد، ناگهان گروهى
انبوه با همهمهاى از پشت سر رسيدند. رسول خدا (ص) پرسيد: اينها چه كسانى اند؟ گفتند:
«اى پيامبر خدا اينها يهوديان همپيمان عَبْدُاللَّه بْنِ ابَى هستند.» فرمود: «به ايشان
ابلاغ كنيد از ياريشان بى نيازيم.» سپس فرمود: «نبايد براى جنگيدن با مشركان، از مشركان
يارى چيست.» [1]
[1] . الصحيح من سيرة النبى، ج 4، ص 193 و مغازى وافدى،
ج 1، ص 215
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 231