نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 281
در اين هنگام پيامبر (ص) رو به مسلمانان كرد و گفت: آيا
كسى هست كه شرّ اين مرد را از سر ما كوتاه كند؟ على (ص) اعلام آمادگى نمود. رسول خدا
(ص) به او اجازه نداد.
دوباره سخنش را تكرار كرد. سكوت بر مجاهدان اسلام حكمفرما
بود. كسى جرأت مقابله با بزرگترين پهلوان قريش را نداشت. بار سوم رسول خدا (ص) كلامش
را تكرار كرد و باز على بود كه آمادگى خود را اعلام كرد.
سرانجام پيامبر (ص) به على (ع) اجازه داد و عمامه خود
را بر سر او نهاد و شمشير خويش را به او داد و در حقّش دعا كرد. هنگامى كه على (ع)
در برابر قهرمان قريش گرفت، رسول خدا (ص) فرمود: «اينك تمامى ايمان در مقابل شرك قرار
گرفته است.» [1]
طبق آئين نظامى زمان، دو قهرمان اسلام و شرك رجز خواندند
و پس از آن با شمشيرهاى آخته به يكديگر حمله ور شدند. از هنگامى پيكارشان آنچنان گرد
و غبار فضاى عرصه نبرد را گرفت كه هيچكدام از آنها ديده نمىشدند تا آنكه بانگ تكبير
على (ع) برخاست. رسول خدا (ص) فرمود: «بخدا سوگند على او را كشت.»
حادثه آنچنان برق آسا و حيرتانگيز بود كه همراهان «عَمْرو»
با مشاهده قتل او بى درنگ پا به فرار گذاشتند. نَوْفَل بْنِ عَبْدِاللَّه هنگام جهيدن
از خندق در آن سقوط كرد و رزمندگان اسلام او را سنگباران كردند. او فرياد زد: كشتن
عرب جوانمردانه مىباشد.
على عليه السلام با سرعت وارد خندق شد و او را نيز كشت.
[2]
ضربت على (ع) در روز خندق موجب استقرار آئين اسلام شد
چه اگر على (ع) عَمْرِوبْنِ عَبْدِوَدّ را به قتل نمىر ساند، سپاه احزاب بر مسلمانان
دلير مىشدند و با عبور ديگر نفراتشان از خندق، به حيات اسلام خاتمه مىدادند.
رسول خدا (ص) در فضيلت اين ضربت فرمود: «ضربت على در روز
خندق، از