responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 329

بازگرداند. زيرا خيانت مايه ننگ است و در رستاخيز آتشى بر جانش مى‌شود.» [1]

آنگاه غنائم، جهت تقسيم عادلانه، در نقطه‌اى گردآورى شد. رسول خدا (ص) فرمان داد تا مقدارى از آنهارا به وجه نقد تبديل كنند.

«فَرْوَه»، كه مأمور فروش غنائم بود، دستارى از غنائم بر سر خود بسته بود تا آفتاب بر سرش نتابد. او بدون توجه در پايان به خيمه خود رفت و آنجا متوجه دستار شد. بيرون آمد و آن را ميان غنائم انداخت. چون اين خبر به رسول خدا (ص) رسيد، فرمود:

«دستارى از آتش بود كه بر سر خود پيچيدى.» [2]

يكى از افراد سپاه به نام «كَرْكَره» مأمور نگهدارى مركب رسول خدا (ص) بود. هنگام بازگشت تيرى به او اصابت كرد و كشته شد. از رسول خدا (ص) پرسيدند: آيا «كَرْكَره» شهيد است؟ فرمود: «او هم اكنون به واسطه عبائى كه از غنائم دزديده بود در آتش مى‌سوزد.»

در اين هنگام، يك نفر از ياران پيامبر (ص) گفت: «من دو بند كفش از غنائم بدون اجازه برداشتم.» پيامبر (ص) فرمود: «برگردان! وگرنه روز رستاخيز به صورت آتش در پاى تو قرار مى‌گيرد.» [3]

پس از جداسازى خُمس، غنائم بين رزمندگان اسلام تقسيم شد. رسول خدا (ص) به زنانى كه در كارهاى خدماتى امدادى و درمانى به سپاه اسلام كمك مى‌كردند، اشيائى نظير: گردنبدهاى گرانبها و غيره اهداء فرمود. [4]

مردى از خرابه‌اى دويست درهم پيدا كرد. رسول خدا خُمس آن را برداشت و بقيه را به او مسترد نمود. [5]

سپاه اسلام در آستانه كوچيدن از خَيْبَر بود كه «جَعْفَر بْنِ ابيطالِب»، سرپرست‌


[1] . مغازى واقدى، ج 2، ص 680

[2] . همان مدرك، ص 681

[3] . همان مدرك، ص 681

[4] . سيره ابن هشام، ج 3، ص 356-357

[5] . مغازى واقدى، ج 2، ص 682

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست