نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 388
مىخوانند. عربها منتظر بودند كه ببينند كار اسلام به
قبيله قُرَيْش چه مىشود؟ از آن جهت كه قريش پيشواى اعراب و متولى خانه كعبه بود. چون
مكّه فتح شد و قريش مغلوب گرديد، ديگر قبايل عرب دريافتند كه تاب مقاومت در برابر اسلام
را ندارند. با غزوه تبوك؛ اين حقيقت بيشتر برايشان روشن شد و ناچار دسته، دسته به دين
خدا درآمدند.
دينى كه در آن نمازى نباشد، سودى ندارد
هيئت نمايندگى ثَقيف كه از قبايل سرسخت عرب بود، مَرْكب
از شش تن از رجال برجسته آنان، جهت مذاكره پيرامون قبول اسلام، به مدينه آمدند و در
منزل مُغِيْرَةِ بْنِ شُعْبِه ثَقَفى نزول كردند و وسائل پذيرايى از منزل رسول اللَّه
(ص) به خانه مُغِيْرَه فرستاده شد. آنان براى قبول اسلام پيشنهاداتى كردند از جمله:
بتخانه «لات» را تا سه سال ويران نكنند. و از نماز خواندن
معاف باشند. چون رسول خدا (ص) پيشنهادهاشان را نپذيرفت، بر ترك نماز اصرار كردند. رسول
خدا (ص) فرمود:
«دينى كه در آن نماز نباشد، سودى ندارد.» سرانجام آنان
سلام را پذيرفتند و به خواندن نماز و تكاليف شرعى تن دادند. [1]
در سوگ ابراهيم
از ماريِه قِبْطيّه، [2] همسر پيامبر (ص)، پسرى به دنيا
آمد. صبح روز تولدش رسول خدا (ص) به يارن مژده داد كه ديشب خدا به من پسرى داده است
كه او را نام جدّم ابراهيم ناميدهام. روز هفتم تولدش گوسفندى را براى او عقيقه كرد.
موى سر نوزاد را تراشيد و به وزن آن نقره به بينوايان صدقه داد. ديگر همسران پيامبر
(ص) چون ديدند آن حضرت، از ماريه صاحب پسرى شده است، به ماريِه رشگ بردند. [3]
[1] . مغازى واقدى، ج 3، ص 965 و سيرة النبوية، ابن كثير،
ج 4، ص 56
[2] . ماريه قبطيه كنيزى بود كه «مقوقس» پادشاه مصر او
را به پيامبر (ص) هديه كرده بود و آن حضرت با وى ازدواجكرد