نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 389
هيجده ماه بعد، يگانه پسر پيامبر (ص) بيمار شد و درگذشت
و پيامبر (ص) را به غم و اندوه خود نشاند.
روزى كه ابراهيم درگذشت، خورشيد گرفت. مردم تصور كردند
كه خورشيد در غم مرگ ابراهيم فرزند پيامبر (ص) گرفته است. رسول خدا (ص)، كه نمىخواست
مردم به خرافهها گرايش پيدا كنند، به منبر رفت و فرمود: «آفتاب و ماه از نشانههاى
قدرت خداوند هستند. آنها بر طبق سنتهاى الهى در مسير خاصى مىگردند و هرگز بر تولد
و مرگ كسى نمىگيرند. وظيفه شما در موقع كُسُوفْ اين است كه نماز بگزاريد.» [1]
بيزارى از مشركان
دهم ذى الحجّه، سال نهم، مطابق دوم فروردين، سال دهم ه.
ش.
هنگام حجّ فرا رسيد. هنوز مشركان در مراسم حجّ بر سُنّت
پيشين شركت مىكردند.
در اين سال، آيات بيزارى از مشركان (سوره بَرائَت) [2]
نازل شد. رسول خدا (ص) ابتدا «ابوبكر» را به عنوان «اميرُالْحاجّ» رهسپار مكه ساخت
و به او فرمان داد تا اين آيات را در جمع مردم قرائت كند. ابوبكر و مسلمانان همراه،
به عنوان حجّ رهسپار مكّه شدند.
على عليه السلام در مأموريتى مهم
زمان زيادى نگذشت كه جبرئيل نازل شد و از جانب خداوند
پيام آورد كه «بايد موضوع بيزارى از مشركان را خودت يا مردى كه از خاندان توست، به
مردم ابلاغ كند.» رسول خدا (ص) شتر خويش «ناقه عَضْباء» را در اختيار عليه عليه السلام
نهاد و او را روانه ساخت تا خود را به ابوبكر رساند و آيات بيزارى از مشركان را از
او بگيرد و در اجتماع
[1] . فروغ ابديت، ج 2، ص 803 - محاسن، ص 313 و سيره حلبى،
ج 3، ص 310-311
[2] . آيات اول تا پنجم سوره توبه. البته بعضى، آيات بعدى
را هم جزو آنها مىدانند
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 389