اليَأْس، كه بزرگوارى و فضلش زبانزد همگان بود. وى نخستين
كسى بود كه در برابر انحرافات فرزندان اسماعيل از سنّتهاى نياكان خود ايستاد و آنان
را به اجراى آن سنّتها واداشت. كارهاى نيك و ارزندهاى از او سرزد كه همگان را خشنود
ساخت. [1] وى از سوى عرب «سيّد العَشيرَه» لقب گرفت و جايگاه و موقعيّتش در ميان آنان
همچون جايگاه لقمان در ميان قوم خويش بود. [2]
اليَأْس، نخستين كسى بود كه براى كعبه شتر قربانى كرد
و ركن (حجرالاسود) را پس از درگذشت حضرت ابراهيم خليل در جايگاه خود نهاد. [3] همسر
وى «خُنْدِفْ» نام داشت و قبايلى را كه نسبشان به «اليَأْس» مىرسد «بَنى خِنْدِفْ»
گويند. [4]
كِنانه، مردى بزرگوار و عظيمالشّأن بود و از وى فضايل
بىشمارى آشكار گشت و عرب براى او مقامى خاص قائل بود. [5] و به سويش مىشتافت تا از
دانش و فضلش بهره جويد.
وى از كسانى است كه ظهور پيامبر (ص) را بشارت و گفت:
«به همين زودى پيامبرى از مكّه كه «احمد» خوانده مىشود
ظهور خواهد كرد. وى، مردم را به سوى خدا و نيكى و احسان و مكارم اخلاق فرا مىخواند،
از او پيروى كنيد تا بر عزّت و شرفتان افزوده شود و او را تكذيب نكنيد كه بر حقّ است.»
[6]
نَضْر، وى- بنا به نظريّه بيشتر مورّخان- پدرش قريش به
شمار مىرود و هر كس نسبش به او برسد «قريشى» است. در روايتى نيز از رسول اكرم (ص)
نقل شده است: