responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 70

شهرت‌ آن حضرت در امانتدارى، به ضميمه گزارش سفر «مَيْسَره» موجب شد كه «خديجه» بيش از پيش شيفته امين قريش و كمالات نفسانى او گردد.

«خديجه» در پرتو نسب والاى خانوادگى، پاكدامنى و شرفى كه در ميان زنان قريش داشت و نيز ثروت كلانى كه از پدر و دو شوهر متوفّايش بجا مانده بود،- با آنكه چهل سال از سِنّش مى‌گذشت- خواستگاران زيادى داشت؛ ولى به همه آنان پاسخ ردّ مى‌داد. [1]

ليكن چون گمشده خود را در آن محيط آكنده از آلودگى و فساد يافت، بدون هيچ‌گونه تشريفاتى به وى پيشنهاد ازدواج كرد و توسّط زنى به نام «نَفيسَه» به آن حضرت پيغام داد:

اى پسر عمو! من چون منزلت و شرافت شما را در ميان قومتان و امانت و راستگويى و نيك خُلقى‌تان را ديدم نسبت به شما ميل پيدا كردم (و آماده ازدواج با شما هستم).»

پيامبر (ص) پس از مشورت و مذاكره با عموهايش به درخواست «خديجه» پاسخ مثبت داد. [2] مراسم عقد در منزل «خديجه» و با حضور بستگان دو طرف صورت گرفت و خطبه عقد توسّط «ابوطالب» از سوى داماد، و «عَمْرِو بن اسد»- عموى خديجه- از سوى عروس خوانده شد. [3]

«ابوطالب» در اين مراسم، برادرزاده خود را چنين معرّفى كرد:

برادرزاده من محمّد با هر فردى از افراد قريش سنجيده شود از نظر كمالات بر او برترى دارد. و اگر دست او از ثروت دنيا تهى است، ولى ثروت، سايه‌اى رفتنى است؛ ليكن اصل و نسب او پايدار و ماندنى است.» [4]


[1] . ر. ك. السيرة الحلبيّة، ج 1، ص 137

[2] . السيرة النبويّة، ابن هشام، ج 1، ص 200-201

[3] . الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 40. لازم به يادآورى است كه پدر خديجه در آن زمان درگذشته بود

[4] . ر. ك. فروع كافى، ج 5، ص 374-375، حديث 9، با تلخيص

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 70
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست