نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 133
ركن مهمى از اركان
اسلام و تعبير به اينكه: «خداوند مردم را به چيزى فرانخوانده كه به پايه ولايت برسد»
[1] بر همين اساس است.
پيشواى پنجم در بيان
اين موضع اساسى حتى در مجلس هشام نيز كوتاه نيامد و در جمع دولتمردان و درباريان در
پاسخ به ياوهگويىهاى آنان فرمود:
اى مردم! به كجا
مىرويد و به كجا رانده مىشويد؟ خداوند پيشينيان شما را بهوسيله ما هدايت كرد و نسلهاى
آينده شما نيز بايد بهوسيله ما به حق راه يابند اگر شما امروزه پادشاهى زودگذر دنيا
را داريد، ما در آينده حكومتى پايدار خواهيم داشت و پس از دولت ما دولت ديگرى نخواهد
بود؛ زيرا ماييم اهل عاقبت و خدا مىفرمايد:
از آنجا كه امام
عليه السلام خلافت را حق خويش مىدانست كه ديگران آن را به زور از دست وى خارج كردهاند،
پيروان خود را از همكارى با دستگاه خلافت منع و آنان را به جبههگيرى عليه حاكمان ستمگر
تشويق مىكرد. در توصيهاى از آن گرامى در اين زمينه آمده است:
كسى كه بسوى پادشاه
ستمگرى حركت كند تا او را به تقواى الهى فرمان داده از عواقب شوم ستم بترساند و موعظه
نمايد، از پاداشى همانند پاداش تمامى جنّ و انس و از عملى همانند عمل ايشان برخوردار
خواهد بود. [3]
امام عليه السلام
در كلامى ديگر به اين مقدار اكتفا نكرده و خاطر نشان ساخته است چنانچه موعظه كردن،
ترساندن و هشدار دادن در ستمگران مؤثر نيفتاد بايد مبارزه را تشديد كرد و در صورت نياز
از روشهاى قهرآميز نيز استفاده كرد، چرا كه اهرم قدرت و مجازات را بايد نسبت به كسانى
به كاربرد كه به مردم ستم مىكنند و در زمين بناحق ظلم روامىدارند. [4]