نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 199
اتخاذ اين سياست
از سوى آن حضرت- آن هم در منصب ولايتعهدى- بيانگر اين است كه اوّلًا؛ حكومت موجود صلاحيّت
آن را ندارد كه چهرهاى مانند امام رضا عليه السلام با آن همكارى نمايد. ثانياً؛ آنچه
از هيأت حاكمه سرمىزند ارتباطى با امام ندارد و سياستها و عزل و نصبها ناشى از رضايت
و موافقت آن بزرگوار نيست. بنابراين وجود امام رضا عليه السلام در منصب ولايتعهدى هيچگونه
توجيهى براى كارهاى حكمرانان نخواهد بود.
ثالثاً؛ امام با
اين شرايط به همگان فهماند كه خواستار دنيا و جاه و مقام نيست و پذيرش ولايتعهدى بنا
بر ضرورت و حكم اجبار بوده است و بدين ترتيب نقشه مأمون كه مىكوشيد وانمود كند امام
به دنيا بىرغبت نيست، با اين شرايط، نقش بر آب شد.
مأمون پس از مدتى
به عمق شرايط ياد شده از سوى امام عليه السلام و زيانهايى كه از پذيرش آن متوجه حكومتش
شده بود پى برد؛ از اين رو بارها درصدد برآمد امام را به تدبير امور حكومتى وادارد
و سياست مبارزه منفى آن حضرت را نقض كند؛ ولى آن گرامى با يادآورى قرار ياد شده از
پذيرش آن خوددارى مىكرد. نمونه بارز آن جريان نماز عيد است.
مأمون به اين بهانه
كه مردم مراتب فضل و كمال آن حضرت را بشناسند، از امام دعوت كرد تا نماز عيد را بگزارد.
حضرت نپذيرفت و همان شرايط را يادآور شد. مأمون پافشارى كرد. امام پذيرفت به شرط آن
كه همچون جدّش رسول خدا صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام براى نماز بيرون
رود. مأمون موافقت كرد. امام به شيوه نياكان خود به همراه ياران، تكبيرگويان براى نماز
بيرون رفت، شهر مرو از گريه و فرياد تكبير مردم به لرزه درآمد و مردم از شدّت شيون
و فغان، ياراى خوددارى نداشتند، گويى زمين و آسمان و در و ديوار با او همآوا هستند.
خبر اين شور و هيجان بىسابقه به مأمون رسيد. وى كسى را نزد امام فرستاد و از او خواست
به منزل بازگردد و نماز را كس ديگرى بگزارد. حضرت بازگشت.
در پى بازگشت امام
عليه السلام مردم دچار پراكندگى شدند و نمازشان سامان نگرفت. [1]
6- بهرهبردارى
از منصب ولايتعهدى
امام رضا عليه السلام
با بهرهگيرى از منصب ولايتعهدى موفق شد حصار «تقيّه» را بشكند و
[1] ر.ک:
عِیون اخبار الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 161؛ ارشاد، ص 312 و مناقب، ج
4، ص 371.
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 199