نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 212
شيخ طوسى نام
113 نفر از اصحاب و راويان آن حضرت را نوشته است [1] كه در ميان آنان افراد زبده و
سرشناسى به چشم مىخورد از قبيل: احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى كه از اصحاب اجماع
است [2] و همگان به فقاهت او اعتراف كرده مرسلاتش [3] را پذيرفتهاند. احمد بن اسحاق
اشعرى كه شيخ قمييّين بود و به نمايندگى از سوى آنان خدمت ائمّه مىرسيد و احكام و
دستورها را از امامان مىگرفت و به مردم ابلاغ مىكرد. [4] ذكريا بن آدم قمّى كه حضرت
جواد عليه السلام براى او دعا كرد و او را در زمره ياران حقشناس و با وفاى خويش بشمار
آورد. [5] و على بن مهزيار اهوازى كه از وكلاى خاص امام بود و آن حضرت براى او دعا
كرد و از او به عنوان چهرهاى بىنظير ياد نمود. [6] و محمد بن اسماعيل بن بزيع. وى
هر چند از وزراى دربار عباسى بود ولى همچون على بن يقطين سنگردار و پناهگاه استوارى
براى شيعيان و مورد اعتماد آنان بود و محضر امام كاظم، امام رضا و امام جواد عليهم
السلام را درك كرد. [7]
دوران
معتصم
با مرگ مأمون در
سال 218 هجرى برادرش معتصم به جاى او نشست. وى مردى ستمپيشه، خشن و خودكامه بود و
از دانش و فرهنگ بهرهاى نداشت.
معتصم برخلاف خلفاى
پيشين كه بر اعراب يا نژاد فارس و ايرانيان تكيه داشتند، تركها را به دستگاه خود جذب
كرد؛ زيرا مادرش ترك بود. او مناصب مهمّ دولتى را به
[2] اصحاب اجماع
به کسانِی گفته مِیشود که همه فقها به صحّت آنچه که آنان رواِیت
کردهاند اتفاق نظر دارند. اِینان شش نفرند: ِیونس بن عبدالرحمان، صفوان
بن ِیحِیِی، محمد بن ابِی عمِیر، عبدالله بن
مغِیره، حسن بن محبوب و احمد بن محمّد بزنطِی. البتّه اِین شش نفر
بجز آن شش نفر اصحاب اجماعِی است که از ِیاران امام باقر و امام صادق
علِیهما السلام هستند (اختِیار معرفة الرجال، ص 556، ردِیف 1050).
[3] حدِیث
مرسل به حدِیثِی گفته مِیشود که آخرِین راوِی آن مذکور
نباشد و کسِی که خود حدِیث را از معصوم نشنِیده، بدون وساطت
صحابِی از معصوم نقل کند (ر.ک. الدّراِیة فِی علم مصطلح
الحدِیث، شهِید ثانِی، ص 47).