responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 235

ابوهاشم جعفرى مى‌گويد: همراه امام حسن عسكرى عليه السلام در زندان مهتدى بودم. امام رو به من كرد و فرمود: خداوند امشب عمر او را تمام مى‌كند. چون صبح شد تركان بر او هجوم برده، وى را كشتند. [1]

معتمد در آغاز در برابر حضرت، سياستى جديد در پيش گرفت؛ زيرا در مقايسه با خلفاى پيشين در وضعيتى بحرانى‌تر و متزلزل‌تر قرار داشت و هر آن احتمال سرنگونى خود را مى‌داد. از اين رو، بهترين راه حل را در اين ديد كه در ظاهر، خود را به امام عليه السلام نزديك كند و در برابر آن حضرت اظهار كوچكى و ناتوانى نمايد و از ايشان براى بقاى سلطنت خود كمك بگيرد؛ همان سياستى كه پيش از وى مأمون نسبت به امام رضا عليه السلام در پيش گرفت. [2]

ولى وقتى امام را در موضع خود جدّى يافت، كينه‌اش را آشكار ساخت و آن حضرت را به زندان افكند. در روايتى پس از اشاره به پيشگويى امام مبنى بر اين كه در سال 260 حادثه ناگوارى براى من رخ مى‌دهد از قول مادر امام آمده است كه در ماه صفر، سال 260، امام همراه برادرش جعفر در زندان على بن جرين بود و معتمد بطور مرتب از زندانبان، وضع آن حضرت را جويا مى‌شد و او گزارش مى‌داد كه امام روزها را روزه مى‌گيرد و شب‌ها را به نماز مى‌گذراند. [3]

با توجه به اين كه شهادت امام عليه السلام در ربيع الاول همين سال بوده، معلوم مى‌شود كه آن حضرت تا روزهاى آخر زندگى‌اش در زندان بوده است. و اين در شرايطى بود كه محل اقامت آن گرامى در سامرّا حكم بازداشتگاه را داشت. علاوه بر اين، امام موظف بود حضور خود را در سامرّا بطور مداوم به آگاهى خليفه برساند؛ از اين رو مجبور بود هر دوشنبه و پنج‌شنبه در دارالخلافة حضور پيدا كند. [4]


[1] مناقب، ج 4، ص 430.

[2] براِی آگاهِی بِیشتر از اِین موضع خلِیفه و واکنش امام علِیه السلام در برابر آن، رجوع کنِید به مناقب، ج 4، ص 430 و بحار الانوار، ج 50، ص 309.

[3] بحار الانوار، ج 50، ص 313، عِیون المعجزات، ص 139.

[4] الغِیبة، شِیخ طوسِی، ص 129 و دلائل الامامة، ص 226.

نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست