نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 34
در سقيفه گذشت و
سكوت مرگبارشان در برابر مدعيان خلافت را در پيدايش و شكلگيرى اين خط انحرافى سهيم
مىدانست. از اين رو بخشى از تلاشها و افشاگريهاى آن گرامى به اين محور خيانت اختصاص
داشت.
از سوى ديگر زهراى
اطهر عليها السلام در روشنگرىهاى خود پرده از اسرار پنهان جريان سقيفه برداشت و دست
توطئهگران را رو كرد. وى نه تنها هرگونه انگيزه خيرخواهى، حقطلبى و دلسوزى نسبت به
امّت را از سوى گردانندگان سقيفه منتفى دانست، بلكه تصريح كرد ماهيّت حركت، شيطانى
بود و آنچه رخ نمود نفاقى بود كه به خاطر فراهم نبودن شرايط تاكنون نتوانسته بود چهره
عيان كند ولى به محض رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ماهيّت خود را آشكار ساخت و جهتگيرىاش
نه براى جلوگيرى از فتنه كه براى وقوع در آن و برافروختن شعلههاى امّتسوز فتنه بود.
براين اساس مىبينيم بخش عمدهاى از تلاشهاى دختر پيامبر صلى الله عليه و آله صرف شناسايى
و رو كردن اين جريان به عنوان محور و ركن اساسى توطئه مىگردد.
علاوه بر اينها فاطمه
عليها السلام امير مؤمنان عليه السلام را خليفه بحق رسول خدا صلى الله عليه و آله و
امام زمان خود دانسته، حمايت از او و شناساندن چهره وى به امت و استيفاى حقوقش را بر
خود لازم مىبيند وَ لَوْ بَلَغَ ما بَلَغَ چرا كه اينجا جاى تقيّه و ملاحظه كارى نيست.
اگر زهرا عليها السلام به وظيفه خود قيام نكند خط رسالت و امامت براى هميشه از بين
خواهد رفت. مسأله تضييع حقوق يك فرد نيست كه چندان اهميتى نداشته باشد بلكه حيات و
ممات اسلام محمدى صلى الله عليه و آله مطرح است و صحبت از اصل آيين است نه فرعى از
فروع آن، كه (وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما
بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)[1]
و اين موضوعى است
كه هيچ پيامبر و امامى براى آن كم نگذاشت و كوتاه نيامد. زهرا عليها السلام نيز از
همين نسل است؛ از اين رو با همه وجود و بدون هيچ ملاحظهاى به دفاع از آن پرداخت.
و در حقيقت كارى
كه صديقه طاهره در روزهاى پايانى حيات خود در سه محور ياد شده كرد كارى منحصر به فرد
بود و اينگونه اقدامات مسؤولانه، متعرضانه، ايثارگرانه و