نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 82
ندانست چه پاسخى
بدهد جز آنكه گفته حسين عليه السلام را تصديق كرد و گفت: «صَدَقْتَ لَمْ يَكُنْ لِابى
مِنْبَرٌ» شما درست مىگوييد؛ پدر من منبرى نداشت.
سپس با محبّت و نوازش
او را در كنار خود نشانيد و با طرح اين سؤال كه چه كسى اين سخن را به تو آموخت؟ درصدد
برآمد تا بفهمد محرك و باعث او در اين قضيّه چه كسى بوده است.
حسين بن على عليه
السلام در پاسخ وى فرمود: «وَاللَّهِ ما عَلَّمَنى احَدٌ»
سوگند به خدا، كسى به من نياموخته است. [1]
حمايت از انقلابيون
پرخاشگر عليه سياستهاى غارتگران بيتالمال و تشويق آنان به ادامه مبارزه در دوران خفقان
از ديگر مواضع اهل بيت از جمله حسين بن على عليه السلام در اين دوره است.
ابوذر، صحابى بزرگوار
و مجاهد خستگىناپذير، از سوى عثمان محكوم به تبعيد به «ربذه» شد. از سوى خليفه بدرقه
وى از سوى هر كس ممنوع اعلام شده بود. امير مؤمنان همراه فرزندانش حسن و حسين عليهم
السلام فرمان حكومت را ناديده گرفته ابوذر را بدرقه كرده و با سخنان خود موضع معترضانه
او را در برابر دستگاه خلافت تأييد كرده او را به پايدارى در راه مبارزه تشويق نمودند.
امام عليه السلام
خطاب به او فرمود:
عمو جان! خداوند
قادر است وضع موجود را دگرگون سازد و او هر روزى دستاندركار چيزى است. اين گروه دنياى
خود را از تو دريغ داشتند و تو دين خود را از آنان. راستى كه تو چه بىنيازى از آنچه
تو را محروم ساختند. و ايشان چقدر به آنچه كه تو آنها را محروم ساختى، نيازمندند. پس
از خدا صبر و استقامت بخواه و از بىتابى به او پناه ببر كه صبر، از دين و كرم است.
نه حرص، روزى را پيش مىاندازد و نه بىتابى اجل را به تأخير مىافكند.
حسين بن على عليه
السلام در دوره پنج سال حكومت امير مؤمنان عليه السلام در راه پيشبرد اهداف
[1] الاصابه
فِی تمِیِیز الصحابه، ج 1، ص 332 و مقتل الحسِین،
خوارزمِی، ج 1، ص 145.
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 82