responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 81

فرمود: حسن و حسين عليهما السلام را. [1]

رسول گرامى اسلام بارها حسن و حسين عليهما السلام را به سينه مى‌فشرد، آنان را مى‌بوييد و مى‌بوسيد و مى‌فرمود:

«الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ سَيِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّةِ.» [2]

حسن و حسين [عليهما السلام‌] دو سرور و آقاى بهشتيان هستند.

عالى‌ترين و صميمى‌ترين رابطه معنوى و وراثتى ميان پيامبر صلى الله عليه و آله و حسين عليه السلام را مى‌توان در اين جمله رسول خدا صلى الله عليه و آله يافت:

«حُسَيْنٌ مِنّى‌ وَ انَا مِنْ حُسَيْنٍ» [3]

حسين از من است و من از حسينم.

با پدر و برادر

پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله مدت سى سال از عمر با بركت امام حسين عليه السلام در محضر پدر گرامى‌اش سپرى شد. وى در تمام اين مدت با دل و جان مطيع اوامر و مجرى تدابير و سياستهاى پدر بزرگوارش بود. در طول 25 سال انحراف نظام حكومتى جامعه اسلامى از مسير خود، همچون امام زمانش استخوان در گلو و خار در چشم براى حفظ مصالح اسلام صبر كرد و آنگاه كه لازم مى‌نمود فرياد بزند تا حكومتمداران از سكوت آنان سوء استفاده نكنند و مردم سكوت ايشان را بر بى‌تفاوتى نسبت به وضع موجود و تأييد حاكمان وقت، حمل نكنند، بى‌محابا بر سر دولتمداران، خروش برمى‌آورد.

مورخان نوشته‌اند:

عمر، بر منبر رسول خدا صلى الله عليه و آله خطبه مى‌خواند، ناگاه حسين عليه السلام را در كنار خود بر فراز منبر ديد كه خطاب به او فرياد مى‌زند: «انْزِلْ عَنْ مِنْبَرِ ابى‌ وَاذْهَبْ الى‌ مِنْبَرِ ابيكَ» از منبر پدرم فرود بيا و برو بر منبر پدر خودت! عمر، بهت‌زده شد و خود را باخت و


[1] سنن ترمذِی، ج 5، ص 323 و بحار الانوار، ج 43، ص 299.

[2] سنن ترمذِی، ج 5، ص 321 و بحار الانوار، ج 43، ص 264 و 299.

[3] سنن ترمذِی، ج 5، ص 324، مقتل الحسِین، خوارزمِی، ج 1، ص 146 و انساب الاشراف، ج 3، ص 142.

نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست