نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 101
محبّتآميزى با يحيى داشت و اموالى را در اختيار او قرار
داد. وى، حقوق روزانه او را پرداخت مىكرد و نهايت اكرام را در حقّ او به جاى آورد؛
اما بعد از گذشت چند ماه، او را به زندان انداخت. وى چندان در زندان بود تا درگذشت.
مردم وى را شهيد مىخواندند. [1]
6. شكلگيرى نهضت طبرستان
پس از آنكه كارگزارانِ محمد بن عبدالله طاهرى و سليمان
بن عبدالله طاهرى در حق مردم طبرستان، ستم فراوانى روا داشتند و زمينهاى آنها را تصاحب
كردند، محمد و جعفر، فرزندان رستم كه به دليرى و شجاعت و اطعام مردم و كمك كردن به
آنان معروف و خاندان پادوسيان، كلار و چالوس را در اختيار داشتند، با كمك مردم به مقابله
با آنها پرداختند. كارگزار سليمان بن عبدالله به نام محمد بن اوس از ترس نزد سليمان
رفت. محمد و جعفر از مردم ديلم براى رويارويى با كارگزاران خليفه عباسى كمك خواستند
و با آنان، همپيمان شدند كه براى تنظيم كارها، يكى از بزرگان علوى را به رهبرى انتخاب
كنند.
آنان نزد محمد بن ابراهيم يكى از علويان منطقه كه به زهد،
تقوا و دانش مشهور بود رفتند و گفتند: «ما از ظلم جماعت محمد بن اوس به جان آمديم و
شما و آبا و اجدادتان، همواره مقتداى اهل اسلام بودهايد. ما مىخواهيم كه سيّد والايى
از آل محمد را بر خود حاكم گردانيم تا در بين ما به عدالت، سلوك نمايد؛ چه، باشد كه
بر تو بيعت كنيم تا به حركت تو ظلم او دفع گردد؟»
محمد بن ابراهيم، در پاسخ آنان گفت: من اهليت اين كار
را ندارم؛ ولى دامادى دارم كه شجاع و در امور جنگى، مجرّب است و بسيارى از حوادث را
پشت سر گذاشته است. او اكنون در رى ساكن است. اگر نامه مرا نزد او ببريد، به كمك و
نيروى او مقصود شما برآورده مىشود.
وقتى نامه محمد بن ابراهيم به حسن بن زيد رسيد، از دعوت
مردم استقبال كرد و به سوى طبرستان حركت كرد و سلسه دولت علويان طبرستان را بنياد نهاد
كه به آن مىپردازيم. [2]
[1] . همان، ص 7-6. به نقل از تاريخ طبرى، ج 8، ص
242-243 و 247؛ تاريخ گزيده، ص 305؛ ابو الفرج، اصفهانى، مقاتل الطالبيين، ص
318-319
[2] . همان ص 8-9. به نقل از تاريخ طبرى، ج 9، ص 272؛
على بن ابى كرم، ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج 6، ص 159، اولياء اللّه، آملى، تاريخ
رويان، ص 64؛ ابن اسفنديار، تاريخ طبرستان، ص 228، تاريخ طبرستان، رويان و مازندران،
ص 129
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 101