نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 102
7. فرمانروايان علوى طبرستان
1- 7. حسن بن زيد داعى كبير (250- 270 ق)
حسن بن زيد با دعوت مردم طبرستان به سعيدآباد (نزديك كلار)
آمد. مردم و بزرگان كلار به استقبال او آمدند و بر اقامه كتاب خدا و سنت پيامبر (ص)
و امر به معروف با وى بيعت كردند.
وى، مبلّغانى را به چالوس و نواحى آن فرستاد. سادات آن
نواحى به همراه محمد بن ابراهيم، از حسن بن زيد استقبال كردند. وى چند روزى در كُجُور
ماند و نماز عيد فطر را در مصلّاى آن شهر خواند و مردم را به قيام، فراخواند. اين قيام
مردمى چنان جاذبه داشت كه حسين بن محمد المهدى حنفى، عالم اهل سنت چالوس، فرستادگان
حسن بن زيد را به حضور پذيرفت و با اجازه او فرستادگان در مسجد جامع آن شهر، براساس
كتاب خدا و سنت پيامبر (ص) براى داعى كبير، بيعت گرفتند. [1]
داعى كبير به سوى آمل رفت و مردم شهرهاى مسير حركتش با
او بيعت كرده، كارگزاران طاهرى را از شهرها اخراج مىكردند. امّا جنگ شديدى ميان او
و محمد بن اوس- كه مانع ورود داعى به شهر آمل بود- درگرفت و محمد بن اوس، شكست خورد
و نزد سليمان بن عبدالله، كارگزار طبرستان رفت. داعى، شهر را تصرّف كرد و براى شهرهايى
كه از دست طاهريان خارج شده بود، حاكمانى برگزيد. داعى، سپس مبلّغانى به شهرهاى دماوند
و فيروزكوه، كه در محدوده رى بود، فرستاد و خود به طرف سارى حركت كرد و بدون درگيرى،
شهر را به تصرف درآورد و سليمان به سوى خراسان گريخت. از اين پس طبرستان براى مدّتى
روى آرامش به خود ديد.
داعى براى گسترش نهضت، مبلّغانى را به خارج از نواحى طبرستان
فرستاد. [2]
معتزّ، خليفه عبّاسى، وقتى خطر فعاليت گسترده علويان را
در خارج از مناطق طبرستان احساس كرد، سپاهى به فرماندهى مُفلح اعزام كرد تا قدرت داعى
كبير را در هم بشكند. با همكارى عدهاى از سران طبرستان مفلح توانست سارى و سپس آمل
را به تصرف درآورد. داعى كبير به طرف ديلميان حركت كرد و در مناطق كوهستانى درگيرى
سختى به وقوع پيوست كه بسيارى از ديلم و ياران داعى كشته شدند.
[1] . همان، به نقل از، تاريخ طبرستان، ص 229؛ تاريخ طبرستان
و رويان و مازندران، ص 130
[2] . همان، ص 10-11، به نقل از: تاريخ طبرستان، ص
230-231
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 102