نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 126
البته اين سخن به اين معنى نيست كه افرادى كه مقاومت كرده
و دليرانه جنگيدند و به شهادت رسيدند خطا كرده باشند، بلكه كار آنها نيز بسيار ارزشمند
بود ولى درك واقعيت نشان داد كه شيوه ديگرى در كنار مبارزات وجود دارد كه آن نفوذ در
سران مغول بود، تا علاوه بر حفظ جان خود، از آنها به نفع اسلام و مسلمانان بهره ببرند؛
شيوهاى كه بزرگانى پيش از خواجه، امثال على بن يقطين در دربار هارون، سيد رضى، سيد
مرتضى و ابن علقمىها در كنار خلفاى عباسى به كار بردند و توانستند به نفع تشيع خدمت
نمايند.
1- 1- 2. نفوذ خواجه در هولاكو
با حمله مغولها به قلاع اسماعيليه و از هم پاشيدن اين
فرقه در ايران و همچنين با حمله آنها به عراق و مركز خلافت عباسيان در بغداد و برچيده
شدن بساط خلافت، زمينههايى براى تقويت، رشد و شيوع مذهب تشيع دوازده امامى ايجاد شد.
خواجه طوسى و پس از او شاگردش علّامه حلى و برخى ديگر از عالمان شيعه از چنين زمينههايى
كمال استفاده را كردند و با نفوذ در دربار هولاكو و با اعتمادى كه به وى پيدا شد، توانست
مغولها را به اسلام مجذوب نمايد و نيز باعث شد تا فرهنگ و تمدن اسلامى به كلى از هم
نپاشد و جهان اسلام بتواند تا حدودى خود را در آن شرايط حفظ كند.
مغولان با هجوم به مناطق غربى خود، با اديان اسلام، مسيحيت
آشنا شدند. و با سه فرهنگ زمان خود، يعنى اسلام، مسيحيت، و بودايى به تسامح برخورد
كردند. اما اسلام به دليل غنى بودنش و نفوذ عالمان آگاه و باتدبير چون خواجه نصيرالدين
و علامه حلى و ... بيشتر از ديگر اديان توانست در مغولان نفوذ كند و در آنها جاذبههاى
اسلام پديد آورد و آنها را كنترل و مهار نموده تا از ادامه حملات وحشيانه و ويرانگر
مغولها جلوگيرى نمايد. و آنها را به مدافعين حريم اسلام، خاصه تشيع تبديل كند. ژ. ساندرز
[1]، يكى از نويسندگان غربى مىنويسد:
اسلام از ميان طوفان مغول، بىنهايت قوى بيرون آمد و مسيحيت
بىنهايت ضعيف. [2]
2- 1- 2. خدمات خواجه به عالم تشيع
خواجه در طول دوران حضور خود در دربار مغولها سعى كرد
تا خود را در امور سياسى و