نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 130
اين رو اولجايتو عالم شيعى، علامه حلى را به دربار طلبيد.
وى با فقهاى سنى به مناظره پرداخت، توفيق علامه در شكست دادن رقيبانش در مناظره و اثبات
بطلان طلاق چنان در اولجايتو تأثير گذاشت كه مذهب تشيع را اختيار كرد.
بنا به نقل ديگرى اولجاتيو بزرگان چندين مذهب اسلامى را
به دربار فراخواند و به آنان دستور داد درباره مسائل مختلف كلامى بحث نمايند. تأثير
كلام علامه در بحث موجب شد تا وى مذهب تشيع را برگزيند. [1] ابن بطوطه نقش علامه حلى
در تشيع اولجايتو را چنين آورده است:
پادشاه عراق يعنى سلطان محمد خدابنده در حال كفر با فقيهى
از فقهاى شيعيان امامى به نام، جلالالدين مطهر [علامه حلى] مصاحب بود و چون سلطان
اسلام آورد به تبع او بسيارى از تاتار به شرف اسلام درآمدند. اين فقيه، مذهب شيعه را
در پيش چشم او آراست و آن را بر مذاهب ديگر برترى داد و احوال صحابه و خلافت را بر
او تقرير كرد و گفت: ابوبكر و عمر دو وزير پيامبر اسلام و حضرت على (ع) داماد و وارث
خلافت آن حضرت بودهاند و براى نمونه سلطنت ارثى خدابنده را مثال آورد و گفت: كه سلطان
با وجود آن كه در بدو حال به كفر سر مىكرده و به قواعد دينى آگاهى نداشته، باز به
حق وارث اجداد خود گرديده است. اين بيانات سلطان را به قبول تشيع مايل كرد و در اين
خصوص به عراقين، فارس، آذربايجان، اصفهان، كرمان و خراسان مراسلات فرستاد و مأمورين
روانه كرد ... [2].
علامه حلى پس از تشيع اولجايتو، به مُدرّسىِ مدرسه سيار
كه مقامى ويژه عالمان نزديك به دربار بود برگزيده شد تا هر كجا ايلخانان مىروند اين
مدرسه در خدمت آنان باشد. درمواردى ايلخانان سؤالاتى از علامه مىكردند و وى به آنها
پاسخ مىداد، كه آن پرسشها و پاسخها را به صورت نگارش درآورد. علامه در دوران اقامتش
در دربار چندين كتاب در موضوعات جدلى و كلام نوشت و آنها را به ايلخانان اهدا كرد از
جمله كتابها، «نهج الحق و كشف الصدق»، «منهاج الكرامه فى الامامه»، «استقصاء النظر
فى القضاء والقدر» و «كشف اليقين فى فضائل اميرالمؤمنين» بود.
اين اقدام علامه، نشانه ترويج تشيع در اين دوره است. [3]
[1] . اشميتكه، زابينه، انديشههاى كلامى علامه حلّى،
ترجمه احمد نمايى، ص 34-42؛ تاريخ تشيع در ايران...، ج 2، ص 662-669