نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 138
شاه اسماعيل در همه جنگها فاتح بود مگر در جنگ پنجم كه
به واسطه عمليات توپخانه عثمانيها شكست خورد. وى در سال 930 قمرى وفات يافت. [1]
1- 2. علل موفقيت شاه اسماعيل
يك. موفقيت معنوى خاندان صفوى
چنان كه گفته شد، شيخ صفىالدين اردبيلى، جد خاندان صفوى،
از صوفيان بنام بود و مريدان بسيارى داشت و پس از وى اين ارادت به فرزندانش ادامه يافت.
خاندان صفويه، پيش از رسيدن به قدرت، در ميان مردم موقعيت ويژه داشتند و مورد توجه
و علاقه آنها بودند و در واقع بر قلب بخشى از مردم ايران حكومت مىكردند.
شاه اسماعيل با يارى مريدان و استفاده از موقعيت معنوى
خويش توانست مردم را به خود جلب كند و سلسله صفويه را تشكيل دهد.
دو. هرج و مرج داخلى
هرج و مرج داخلى و عدم قدرت مركزى يكى از علل مهم انقراض
يك سلسله و تشكيل سلسله ديگر است. وضع سياسى ايران، پيش از روى كار آمدن صفويه، دچار
هرج و مرج و حكومت ملوك الطوايفى بود و در هر گوشه و كنارى، فردى داعيه استقلال داشت
و چون قدرت مركزى و وحدت وجود نداشت، شاه اسماعيل در مدت كوتاهى توانست مدعيان سلطنت
و رقباى خود را از ميان بردارد و حكومت واحدى را تشكيل دهد.
سه. آمادگى مردم براى نجات از وضع موجود
در دوران حكومت مغولها و تيموريان، مردم ايران به علت
عمليات وحشيانه، متوارى شده، در گوشه و كنار با ترس و هراس زندگى مىكردند، و در انتظار
بازگشت روزگار گذشته بودند تا زندگى آرام و آسودهاى داشته باشند و به كسب و كار خود
مشغول شوند.
در اواخر حكومت تيموريان، هرج و مرج در امور كشور راه
يافت و در هر گوشه و كنار، بساط حكومت و سلطنت گسترده شد و جنگهاى داخلى براى توسعه
قلمرو نفوذ به وجود آمد و در نتيجه موجب خرابى و ناراحتى مردم گرديد. همين كه خاندان
صفويه آهنگ تشكيل حكومت