نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 142
از عالمان رعايت حال صوفيان را مىكردند، ولى سرانجام
با همّت علماى شيعه، تصوّف به طور كلى از حالت يك نيروى متنفّذ در سياست و جامعه خارج
شده و در خانقاهها و ديرها محدود گرديد. [1]
3. رسميت يافتن مذهب تشيع
پيش از اين اشاره شد كه مذهب تشيع قبل از به قدرت رسيدن
صفويه در برخى از شهرهاى ايران به عنوان يك اقليت پذيرفته شده نفوذ داشته و حتى دولتهايى
نيز با نام تشيع روى كار آمده بود. زمانى كه شاه اسماعيل جنبش خود را آغاز كرد، شمار
زيادى از مردم ايران بر مذهب تشيع بودند و بقيه مردم همه با اين مذهب آشنايى داشتند.
از آنجا كه شاه اسماعيل براى رسميت بخشيدن مذهب تشيع در
ايران گامهاى اساسى و استوارى برداشت و ديگر پادشاهان صفوى راهش را ادامه دادند، بيشتر
به دوران وى مىپردازيم و به خدمات ديگران تنها اشارهاى مىكنيم.
شاه اسماعيل پس از استحكام دولت خويش تصميم به رواج مذهب
شيعه گرفت و آن را مذهب رسمى كشور قرار داد. بيشتر مردم آذربايجان سنى مذهب بودند و
از اين رو، بزرگان شيعه بيم داشتند كه آنها از پذيرفتن پادشاه سرپيچى كنند. پاسخ شاه
اين بود كه مرا به اين كار امر كردهاند و خداوند و حضرات ائمه معصومين همراه من هستند
و من از هيچ كس ترسى ندارم و اگر مردم سخنى بگويند با شمشير پاسخ آنها را خواهم داد.
[2]
شاه اسماعيل دستور داد نام دوازده امام را آشكارا در خطبهها
بخوانند و بر دشمنان آنها لعنت فرستند و برخى از جوانان «قزلباش» مسلح ايستاده بودند
تا در صورت مخالفت، مخالف را از ميان بردارند.
اين برخورد شاه براى آن بود تا در آغاز كار، زهر چشمى
از مخالفان بگيرد، ولى روند كار به آسانى ادامه يافت و با دشوارى چندانى روبرو نگرديد.
درست است كه او در آغاز تهديداتى كرد، ولى در عمل بسيارى از مردم به طور آرام و طبيعى
شيعه شدند و تا زمان شاه عباس اين