نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 25
از آنجا كه در يك جمله كوتاه و گويا، امامت به معنى «رياست
همه جانبه الهى در امور دين و دنياست» [1] بايد از شئون زير برخوردار باشد:
1. مرجعيت دينى؛ شيعه مرجعيت دينى را حق على (ع) و يازده
فرزندش مىداند، چون عصمت و علم به كتاب و سنت پيامبر (ص) به طور كامل در انحصار آن
بزرگواران است.
توضيح آنكه پيامبر در طى دوران بيست و سه ساله رسالت خويش
بنا به عواملى- از قبيل عدم آگاهى جامعه، بروز جنگهاى طولانى و فراوان، محدوديت زمانى
و فراهم نشدن زمينه و شرايط زمانى براى بيان همه احكام- پارهاى از احكام و معارف قرآن
را براى مردم بيان نفرموده، از اين رو ضرورى بود كه كارشناسان الهى را به مردم معرفى
نمايد، تا پس از وى احكام و معارف ناگفته را بيان كنند و سيره پيامبر (ص) را تداوم
بخشند. [2] بنابر اين مرجعيت دينى ائمه اطهار (ع) پس از پيامبر (ص)، امرى ضرورى است
تا رسالت پيامبر (ص) به نقطه اكمال خود برسد.
2. قضاوت و داورى؛ قضاوت و داورى يك شأن و منصب الهى است،
زيرا حكم به عدل است و اين شأن از سوى خداوند به پيامبر (ص) تفويض شده است. [3]
اين منصب پس از پيامبر (ص) به جانشين و جانشينان او واگذار
شده است. شأن قضاوت و داورى شايسته امامى است كه مانند پيامبر (ص) به حق و عدل داورى
كند؛ و روشن است كسى به حق و عدل داورى مىكند كه خود عدالت مجسم باشد و آن، نمىتواند
كسى جز على (ع) باشد كه در محراب عبادت به سبب شدت عدلش كشته شد. [4] پيامبر داناترين
و بهترين فرد براى قضاوت و داورى را على (ع) دانست و فرمود: «اقَضَاكُم عَلىٌ»؛ و شكى
نيست كه قضاوت نيازمند علم كامل و همه جانبه است و على (ع) چنين بود. [5]
اما ديگران در قضاوتهاى خود خطا مىكردند و على (ع) آنها
را به اشتباهشان آگاه مىكرد. از