نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 46
در همين حال، ابوبكر، عمر بن خطاب و ابوعبيده وارد شدند
و سخن به اعتراض گشودند.
ابوبكر ضمن تعريف و تمجيد از مقام والاى انصار و موقعيتى
كه آنان نزد پيامبر (ص) داشتند، گفتار آنان را در امر جانشينى ناصواب خواند و با تمسك
به قرابت قريش با پيامبر (ص) آنان را مستحق تصدى جانشينى او دانست.
انصار وقتى از تمسك به موقعيت والاى خويش نزد پيامبر
(ص) نتيجهاى نگرفتند، گفتند:
اميرى از ما و اميرى از شما.
ابوبكر در برابر اين اقدام انصار، سخن تأثيرگذار «الائمة
من قريش» را مطرح كرد و ستون اصلى حكومت و جانشينى پيامبر (ص) را از آنِ قريش دانست
و سخن انصار را ردّ كرد. عمر بن خطاب نيز در تأييد سخنان ابوبكر گفت: دو شمشير هرگز
در يك نيام نمىگنجد!
با سخنان ابوبكر اختلافات شدت گرفت. ابوبكر وعده داد كه
بدون مشورت انصار كارى انجام ندهد. اين وعده ابوبكر گرچه هيچ وقت عملى نشد، ولى باعث
شد تا عدهاى از انصار به طرفدارى از او برخيزند.
ابوبكر پس از سخنرانى خويش، بلافاصله دستش را به عنوان
بيعت با عمر و ابوعبيده به طرف آنان دراز كرد، اما آن دو از پذيرفتن عنوان خليفه براى
خودشان امتناع ورزيدند و در مقابل، با ابوبكر به عنوان خليفه بيعت كردند. ابوبكر نيز
لحظهاى در پذيرش بيعت درنگ نكرد! در واقع ابتكار عملى انصار، تبديل به فرصتى براى
ابوبكر شد تا بدون نام بردن از على (ع) و نيز حتى سخنى از پيامبر اكرم درباره جانشينى
خويش، حكومت را در دست بگيرد! بعدها ابوبكر اين اقدام عجولانه، اعمّ از پيشنهاد دو
نامزد براى انتخاب شدن (عمر و ابوعبيده) و نيز پذيرش شتابزده بيعت را «فلته» خواند
كه در مباحث بعدى خواهد آمد.
همزمان با تجمع عدهاى از صحابه در سقيفه بنىساعده،
على (ع) كه همراه چند نفر از صحابه مشغول تجهيز (غسل و كفن) پيامبر اكرم (ص) بود خبر
واقعه سقيفه را دريافت كرد و با شنيدن اين خبر، آيات ابتدايى سوره عنكبوت را مبنى بر
فتنه بودن واقعه سقيفه تلاوت كرد.
عدهاى از مهاجر و انصار كه همراه على (ع) مشغول تجهيز
پيامبر اكرم (ص) بودند، انتخاب سقيفه را تقبيح كرده و آن را نپذيرفتند. آنان به عنوان
مخالف با اين اقدام همراه على (ع) در خانه تنها دختر پيامبر، فاطمه زهرا (س) تجمع كردند.
[1]