نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 55
سلمان بود و پس از وى مقداد و سپس ابوذر با سرهاى تراشيده
آمدند. [و ديگر هيچ كس نيامد] اين قضيه بار ديگر اتفاق افتاد امّا ديگران تخلف كردند
و اين سه نفر بر سخن خود ايستادند. [1]
4- 2. سلمان و راهنمايى به سوى امام حق
سلمان در پيروى از امام حق و راهنمايى افراد به سوى آن
حضرت لحظهاى نياسود. در عصر خلافت ابوبكر و عمر، گاهى افراد و يا گروههايى براى جستجوى
خليفه واقعى پيامبر (ص)، به مدينه مىآمدند و براى اطمينان پرسشهايى مطرح مىكردند
كه ابوبكر و عمر از پاسخ به آنها درمىماندند. سلمان فارسى در اين فرصتها به سوى امام
على (ع) مىرفت و او را حاضر مىكرد و آن حضرت به پاسخ پرسشها مىپرداخت و براى همگان
روشن مىشد، كه حضرت على (ع) اعلم مسلمانان پس از پيامبر (ص) و خليفه بر حق او است.
[2]
5- 2. نقش سلمان در فتح ايران
افكار برجسته سلمان، در ميدانهاى جنگ به شكلهاى گوناگون
بروز مىكرد و چارهساز بود.
او گاهى با طرحها و ابتكارات خاص [3] و گاهى با دعوت حكيمانه
و سخنان خيرخواهانه به سپاه اسلام دلگرمى مىداد و دشمن را به راه حق مىآورد.
در ماجراى فتح مدائن، سعد وقاص، فرمانده سپاه اسلام بود،
او فرمان داد تا سپاه از رود دجله عبور كنند. در آن وضع دلهرهآميز و نگرانكننده كه
حتى فرمانده در اضطراب بود، سلمان در كنار فرمانده لشكر بود و او را با اين سخنان دلدارى
مىداد:
مردم تازه مسلمان شدهاند و به گناه آلوده نيستند. از
اين رو آب و دريا همچون خشكى برايشان رام شده است. سوگند به خدايى كه جان سلمان در
دست اوست، همه دسته دسته از اين رود خواهند گذشت .... [4]