responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 54

3- 2. سلمان و تبليغ از على (ع)

سلمان همواره، مردم را به پيروى از حضرت على (ع) دعوت مى‌كرد و روش او را شيوه پيامبر (ص) مى‌دانست و مى‌گفت: پيامبر خدا (ص) فرمود:

«انَّ عَلِيّاً بابٌ فَتَحَهُ اللّهُ، مَنْ دَخَلَهُ كانَ مُؤمِناً، وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كانَ كافراً». [1]

همانا على درى است كه خداوند آن را گشوده است، هر كس كه در آن وارد شود مؤمن است، و هر كس كه از آن خارج گردد كافر است.

و گاهى مى‌گفت: پيامبر (ص) فرمود:

خَيْرُ هذِهِ الْامَّةِ عَلىّ بنُ ابِى‌طالِبٍ. [2]

بهترين فرد اين امت، على است.

پس از رحلت پيامبر، مرد مسافرى براى تحقيق و يافتن راه حق به مدينه آمد و نزد سلمان، ابوذر و مقداد كه در كنار هم نشسته بودند نشست و تقاضاى راهنمايى كرد. سلمان به او گفت:

بر تو باد، كه به كتاب خدا- قرآن- بپيوندى، و بر تو باد پيوند با على بن ابى‌طالب (ع)، زيرا على (ع) با قرآن است و از آن جدا نمى‌گردد. [3]

3- 2. سلمان آماده دفاع از امامت‌

در ماجراى حوادث پس از جريان سقيفه چهل نفر از مهاجران و انصار به حضور على (ع) آمدند و چنين گفتند:

سوگند به خدا تو امير مؤمنان و بهترين و سزاوارترين انسانها نسبت به پيامبر هستى، دستت را به ما بده تا با تو بيعت كنيم، سوگند به خدا آماده‌ايم كه در اين راه تا حدّ كشته شدن بايستيم!

حضرت على (ع) فرمود:

اگر راست مى‌گوييد برويد فردا صبح با سر تراشيده نزد من حاضر شويد. حضرت على خودش، موى سرش را تراشيد، فرداى آن روز نخستين كسى كه با سر تراشيده به حضور على (ع) آمد،


[1] . سليم بن قيس، عامرى، كتاب سليم بن قيس، 248

[2] . اعيان الشيعه، ج 7، ص 287

[3] . احتجاج طبرسى، ج 1، ص 230

نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست