responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 189

افتادگان و متواضعان در درگاه خدا را بشارت ده، مرحبا به كسى كه زمين به او انس مى‌گيرد.

امام صادق نيز مشابه همين كلام را به فضيل مى‌فرمود و باز مى‌فرمود:

»فضيل از اصحاب پدرم بود و دوست دارم كه مرد دوستدار دوستان پدرش باشد».

فضيل در قيام زيد بن على بر ضد بنى اميه شركت كرد. وى مى‌گويد: بعد از شهادت زيد، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم. وقتى بر امام (ع) وارد شدم، حضرت پرسيد:

»- اى فضيل عمويم چه كرد؟

بغض گلويم را گرفت و عرض كردم: او را كشتند و بر دار كشيدند.

امام گريه كرد و در حالى كه اشك مانند دانه‌هاى مرواريد بر گونه‌اش جارى بود فرمود:

اى فضيل آيا با عمويم در جنگ با اهل شام شركت كردى؟

گفتم: آرى.

امام: چند نفر از آنان كشتى؟

گفتم: شش نفر.

امام: شايد در حقانيت اين جهاد شك دارى؟!

گفتم: اگر شك داشتم، آنان را نمى‌كشتم. بعد شنيدم كه امام فرمود:

خداوند مرا در آن خونها شريك گرداند. به خدا قسم عمويم زيد و يارانش شهيد گشتند همچنان كه على بن ابى طالب و اصحابش شهيد گشتند». [1]

فضيل در زمان امام صادق رحلت كرد. آن كه او را غسل داد، گفت: فضيل را كه غسل مى‌دادم دستهايش بر نگاه من سبقت گرفت و عورت را پوشاند. راوى گويد: اين جريان را براى امام صادق (ع) تعريف كردم وحضرت فرمود:

«خداوند فضيل را رحمت كند، او از ما اهل بيت بود». [2]


[1] - تنقيح المقال، ج 1، مقدمه ص 213

[2] - اختيار معرفة الرجال، ص 214

نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 189
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست