وقتى كميت قصيده ميميه خود را بر
امام باقر خواند، امام در چند نوبت از او تمجيد كرد. وقتى در بين قصيده، شعر او در
رثاى امام حسين را شنيد، فرمود: »همچنان كه پيامبر در مورد حسّان بن ثابت فرمود،
تو نيز تا از ما اهل بيت دفاع مىكنى، به وسيله روح القدس تأييد مىشوى».
و در آخر سه بار فرمود: »خدايا به
كميت رحمت آور و او را بيامرز». بعد امام فرمود: اى كميت اين صد هزار (درهم يا
دينار) را از خانوادهام براى تو جمع كردهام آن را بپذير. ولى كميت از پذيرش آن
پول عذر خواست و جامهاى به عنوان تبرك از امام طلبيد. [2]
كميت علاوه بر قصايد فراوان در
مدح و رثاى اهل بيت عليهم السلام به هجو بنى اميه نيز پرداخت و عيوب آنان را در
اشعارش برشمرد. اشعار كميت در هجو بنى اميه آنچنان مؤثر بود كه آنان را به قيام بر
ضد وى واداشت. وقتى امام باقر بعضى از اشعار وى در هجاى بنى اميه را شنيد، كيفيت
عالى قصيده، امام را به اعجاب آورد و اين دعا را تكرار كرد: »خدايا كميت را كفايت
كن». [3]
هشام بن عبدالملك وقتى قصايد كميت
را در مدح بنى هاشم و هجو بنى اميه شنيد، به شدت غضبناك گرديد و به خالد قسرى حاكم
كوفه دستور داد كه كميت را دستگير كرده و دست و زبانش را قطع كند. خالد كميت را
دستگير و زندانى نمود و بعد از مدتى كميت از زندان او فرار كرد و با اذن امام باقر
به شام رفت. [4] وى در شام اشعارى در مدح بنى اميه گفت و هشام را راضى نمود و حكم
عفو گرفت.
بعد از بازگشت، خدمت امام باقر
رسيد و امام او را توبيخ كرد كه چرا در مدح بنى