زمانى كه من چهار ساله بودم، جدم
كشته شد و من كشته شدن او و مصيبتهايى كه در آن ايام به ما رسيد، را هميشه به
ياددارم.
بعد از آن، امام هرگاه موقعيت را
مناسب مىديد، واقعه كربلا را شرح مىداد و مصايب اهل بيت و ظلم و ستم امويان رابر
مىشمرد. بيشتر فصول آن واقعه از زبان امام عليهالسلام نقل و ثبت شد و درايام
امام ومدت كمى بعد از آن بزرگوار در حدود 60 كتاب به عنوان »مقتل الحسين» نوشته
شد. [2]
فردى به نام «عمّار دُهنى» (عمار
روغنى) حضور امام باقرمىرسد و ازامام چنين درخواستى مىكند:
جريان شهادت امام حسين را برايم
بازگو چنان كه گويا خود شاهد آن هستم.
وامام عليهالسلام به طور مفصّل
به بيان آن واقعه مىپردازد و جريان را از مرگ معاويه به بعد شرح مىدهد. طبرى در
كتاب تاريخ خود قسمتهاى زيادى از اين روايت را نقل كرده است.
خوشبختانه بسيارى از فرازهاى
واقعه كربلا توسط شاهدان بزرگوارى همچون امام سجاد عليهالسلام، امام باقر
عليهالسلام، حضرت زينب، فاطمه و سكينه دختران امام حسين و ... نقل شده و به خواست
خداوند، اين واقعه عظيم به خوبى و درستى تمام درتاريخ ثبت شده است و دست جعل و
تحريف نتوانسته به طور اساسى درآن دخل و