نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 55
نهادند و دوباره به سكههاى كسروى
و رومى روى آوردند. اين سياست منحوس توسط جانشينان وى و آل زبير نيز ادامه يافت و
تا زمان عبدالملك وضع برهمين منوال بود و وقتى عبدالملك با اين مشكل مواجه شد، با
مشورت و راهنمايى اهل بيت عليهم السلام اين مشكل را حل كرد و در حقيقت سكه ضرب شده
توسط امام على عليهالسلام دوباره رايج شد.
ج- از آنجا كه اين واقعه در زمان
حيات امام سجاد (ع) اتفاق افتاده است، وامام باقر (ع) درآن زمان بين 17 تا 20 سال
داشته، ممكن است كه مشورت كننده امام باقر نبوده باشد و بعضى نيز تصريح كردهاند
كه امام سجاد (ع) بوده است.
البته لازم به توضيح است كه امام
باقر عليهالسلام درآن زمان به علم، سياست و كياست مشهور بوده است و بعيد نيست [1]
كه خليفه مستقيما از آن بزرگوار طلب مشورت كرده باشد و ممكن است كه خليفه ازامام
سجاد عليهالسلام طلب مشورت كرده و امام سجاد به جهاتى كه در نظر داشته است،
فرزندش امام باقر (ع) را به شام فرستاده تا خليفه را راهنمايى كند.
در هر حال درارتباط با نقل ضرب
سكه توسط عبدالملك چند مطلب قطعى است:
1- اولين سكه اسلامى نه به دست
عبدالملك بن مروان، بلكه به دست امام على (ع) ضرب شده است.
2- معاويه، بنى اميه و آل زبير از
سر دشمنى ومخالفت با اهل بيت و امام على عليهالسلام در مقام محو سكههاى ضرب شده
به وسيله امام و رواج دادن سكههاى سابق بر آمدند.
3- جريان ضرب سكه درزمان عبدالملك
و به اشاره امام باقر يا امام سجاد عليهالسلام، بود و با اشاره آن بزرگوار
سكههايى مشابه سكههاى زمان امام على (ع)
[1] - البته استاد مرتضى
مطهرِی دخيل بودن امام باقرعليهالسلام دراين قضيه را صحيح نمىداند و آن را
به امام سجاد عليهالسلامنسبت مىدهد
نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 55