وهمچنان كه پيامبر با جهان غيب
رابطه دارد و علمش، علم افاضى و لدّنى است و به خواست و عنايت خدا معصوم و در امان
از هر خطا و اشتباه است، امام نيز بايد عالم مطلق و معصوم باشد، با اين تفاوت كه
امام علمش را به وساطت رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىگيرد.
اين معنا ومفهوم متعالى براى
امامت، در ابتدا به دست فراموشى سپرده شد و امام از آن مقام متعالى تنزل داده شد
تا مساوى زعيم سياسى اجتماع گرديد يعنى همان معناى خلافت در عامّه. يكى ازمحورهاى
فعاليت امامان عليهمالسلام بيان معناى واقعى امامت و آشنا ساختن مردم با مفهوم
واقعى اين واژه بود. به طور طبيعى اگرآنها معنا ومفهوم اصيل امام را مىشناختند،
بعداً آن معنا را با مدعيان مىسنجيدند و خود به خود پى مىبردند كهآن افراد
شايستگى امامت را ندارند.
تبيين معناى خلافت
به وسيلۀ امام على (ع)
بعد ازوفات رسول خدا، براى اهل
بيت و ديگران فرصتى كه اين معنا را تبيين كنند، پيش نيامد در دورۀ پنج ساله
خلافت امام على (ع)، آن حضرت در تبيين مسألۀ امامت كوشش بسيار كرد. آن
بزرگوار پيرامون مقام علمى، عصمت و مقام ولايت امامان بيانات فراوانى در مجامع
عمومى ايراد كردند و تا حدى ذهن جامعه را نسبت به اين منصب و مقام روشن كردند. تا
آن زمان مردم امام و خليفه