نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 110
در محضر امام رضا (ع) نشسته بودم كه پسر خردسالش را فرا
خواند و او را روى دامنم نشانيد و به من فرمود: پيراهنش را بكنم. من پيراهن او را كندم.
فرمود: ميان شانه هايش را بنگر. من نگاه كردم ديدم در يكى از شانه هايش علامتى شبيه
مهرى است كه در گوشت فرو رفته است.
فرمود: اين را مى بينى؟ پدرم مانند اين علامت را در همين
شانهاش داشت. [1]
4- «بنان بن نافع» مى گويد:
از حضرت رضا (ع) درباره امام بعد از او پرسيدم، فرمود:
كسى كه از اين در بر تو وارد خواهد شد، حجت خداوند پس از من است. و آنچه من از گذشتگان
ارث بردهام ارث برده است. در همين حال، حضرت جواد (ع) داخل شد و چنين فرمود:
اى پسر نافع آيا مىخواهى سخنى براى تو بگويم؟، ما امامان
چنانيم كه وقتى مادر به ما حامله مىشود، پس از چهل روز صدا را مىشنويم و هنگامى كه
چهار ماه گذشت، خداوند اعلام زمين را براى ما بالا مىبرد و دورها را نزديك مىسازد؛
به گونهاى كه فرود آمدن قطره بارانى- نافع باشد يا مضرّ- از ما پنهان نمىماند. و
اين كه خدمت ابوالحسن (ع) گفتى كه حجّت بعد از تو كيست، همان كه آن حضرت فرمود، حجّت
بر تو مىباشد.
آنگاه امام رضا (ع) به من فرمود: اى پسر نافع، تسليم او
باش و به پيرويش اعتراف كن كه روح او، روح من است و روحِ من، روح رسول خدا (ص). [2]
ب- شايستگيهاى فردى
دومين راه شناخت امامان معصوم عليهم السلام، كمالات شخصى
و شايستگيهاى فردى آنان است. امام جواد (ع) يگانه عصر خويش بود و در مراحل مختلف زندگى
برجستگيهاى وى تجلّى كرده بود. ولادت آن حضرت باعث شگفتى بود و در دوران كودكى و امامت
كراماتى داشت و علم و دانشى را از خود بروز داد كه موجب تعجب همگان شد. در درسهاى گذشته
به برخى از آنها اشاره كرديم. در اينجا نيز براى تأكيد بيشتر يك مورد ديگر را ذكر مىكنيم.