نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 17
نگرانى گشت؛ چه آن كه آنان مىديدند بيش از 45 سال از
زندگانى امام هشتم (ع) سپرى شده است و هنوز فرزند پسرى ندارد. بيم آنان بيشتر از آن
جهت بود كه دستگاه جور و ستم عباسى بر آن حضرت يورش برده و قبل از آن كه فرزندش متولد
شود او را به شهادت برساند.
اين نگرانى به حدى بود كه گاه ناچار مىشدند خدمت امام
(ع) برسند و مسأله را به شكلهاى مختلف با آن حضرت در ميان گذارند.
گاهى از آن حضرت مىپرسيدند: آيا امامت در عمو، يا دايى
و يا برادر تحقق پيدا مىكند؟
امام (ع) مىفرمود: خير. آنان با ناباورى مىگفتند: پس
در چه كسى محقق مىشود؟ مىفرمود:
در فرزندم! و اين (پرسش و پاسخ) قبل از ولادتِ امام جواد
(ع) بود. [2]
بعضى اوقات نيز با حالت يأس به آن حضرت مىگفتند:
«سنى از شما گذشته است، بدون آنكه فرزندى داشته باشيد!
امام رضا (ع) مىفرمود: امامى از دنيا نمىرود تا اينكه
امام بعد از خود را ببيند! [3]
اين نگرانى با تبليغات و پخش شايعات از سوى سران واقفيه
مبنى بر زنده بودن امام كاظم (ع) و غيبت آن حضرت و عقيم بودن امام رضا (ع) به اوج خود
رسيد. به حدى كه برخى نسبت به امامت پيشواى هشتم (ع) نيز دچار ترديد شدند.
يكى از اين افراد به نام «ابن قياما» كه جزو فرقه واقفيه
بود و امامت حضرت رضا (ع) را قبول نداشت [4] در دو برخورد بوسيله نامه و حضورى بر اين
نكته تكيه كرد.
«ابن بشار» مىگويد: ابن قياماى واسطى نامهاى به امام
(ع) نگاشت و در آن گفت: