نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 18
امام رضا (ع) در پاسخ فرمود:
تو از كجا مىدانى كه من فرزندى ندارم؟ به خدا قسم روزها
و شبها سپرى نمىشود تا آن كه خداوند به من پسرى عنايت فرمايد كه حق و باطل را از هم
جدا سازد. [1]
و نيز «حسين بن بشار» مىگويد:
همراه «حسين بن قياما» در «صِرْيا» خدمت امام رضا (ع)
رسيديم.
امام (ع): اگر كارى داريد بگوييد.
حسين بن قياما: آيا امكان دارد زمين خالى از حجت باشد؟
- خير.
- آيا ممكن است در يك زمان دو امام باشد؟
- خير، مگر آنكه يكى از آنان صامت (و پيرو ديگرى) باشد.
- اكنون دانستم كه تو امام نيستى!
- از كجا دانستى؟
- از آنجا كه شما فرزندى نداريد و پيشواى بعد مىبايست
از صلب پيشواى قبل باشد.
- سوگند به خدا، روزها و شبها سپرى نخواهد شد مگر آنكه
از صلب من پسرى متولد شود و همچون من در جايگاه امامت تكيه زند حق را بپادارد و باطل
را نابود سازد. [2]
در آن زمان حضرت فرزند پسرى نداشت و پس از گذشت يك سال
خداوند ابوجعفر (ع) را به او عنايت كرد. [3]
پايان انتظار
سرانجام مولود منتظر در شب دهم ماه رجب سال 195 هجرى به
دنيا آمد. [4]
مورخان و محدثان نسبت به سال ولادتِ با سعادت نهمين پيشواى
شيعيان، حضرت امام محمد تقى عليه السلام، اتفاق نظر دارند و همگى تولد آن بزرگوار را
به سال 195