نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 72
رعايت بهداشت و سلامت جسم بود. آن بزرگواران با علم خدادادى
خود بر همه امور آگاهى داشتند و نسبت به علم طب و آنچه موجب سلامت بدن مىگردد نيز
سرآمد دانشمندان زمان خويش بودند. در زندگانى امام جواد عليه السلام نيز شواهدى مبنى
برتسلط آن حضرت به علم طب وجود دارد كه به ذكر يك نمونه مىپردازيم.
«حسين بن احمد تيمى» مىگويد:
امام جواد (ع) از رگزنى خواست تا رگِ زاهِر آن حضرت را
بزند. رگزن گفت: من چنين رگى را نمىشناسم و اسم آن را هم نشنيدهام. امام (ع) آن رگ
را به وى نشان داد. چون آن رگ را زد خون زردى جارى شد و تشت پر گشت. سپس آن حضرت فرمود:
رگ را بگير و تشت را خالى كن. سپس دستور داد رگ را رها كن. آنگاه خون ديگرى بيرون آمد.
امام (ع) فرمود حالا آن را ببند. چون دست امام را بست فرمود تا صد دينار به او بدهند.
مرد پولها را گرفت و نزد «يوحنا» بن بختشيوع رفت و سخن
امام را براى او بازگو كرد. يوحنا گفت: به خدا سوگند من نام اين رگ را در طب نشنيدهام
اما فلان اسقف هست كه سال بسيارى بر او گذشته بگذار نزد او برويم شايد كه او بداند.
هر دو نزد اسقف رفته ماجرا را نقل كردند. اسقف مدتى سر به زير افكند و آنگاه گفت: بعيد
نيست كه اين مرد پيامبر يا از نسل پيامبرى باشد! [1]
اين گوشهاى از امور شگفتى بود كه حكايت از علم بيكران
امام جواد (ع) داشت و از كار خداوند چه شگفت كه هر گاه بخواهد مىتواند علم و قدرت
خويش را در انسانى كه قلبش را آزموده و او را پاك ساخته به وديعه نهد!