responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 80

يافت مرا خواست و دستى بر گوش و سر من كشيد و فرمود: بشنو و حفظ كن. او مى‌گويد: به خدا سوگند بعد از آن من صداهاى آهسته را نيز مى‌شنيدم.» [1]

* «محمد فضيل» مى‌گويد:

از ناحيه پا دچار بيمارى شده بودم بطورى كه چندين ماه از درد آن مى‌ناليدم. به حج رفتم و خدمت امام جواد (ع) رسيدم و عرض كردم: قربانت گردم، دعايى برپايم بخوان تا از درد رهايى يابم و پايم را به حضرت نشان دادم حضرت فرمود: ديگر اين پا مشكلى ندارد، پاى ديگر را نشان بده، من پايم را دراز كردم و حضرت بر آن دعا خواند. هنگامى كه برخاستم به خود آمدم و فهميدم كه حضرت قبل از تقاضاى من دعا كرده و خداوند مرا شفا داده بود. [2]

* «معمر بن خلاد» مى‌گويد: شنيدم «اسماعيل بن ابراهيم» به امام رضا (ع) گفت:

پسرم زبانش مى‌گيرد. من او را خدمت شما مى‌فرستم تا دستى بر سرش بكشى و برايش دعا كنى چون او از موالى و دوستان شما است.

امام هشتم (ع) فرمود: او از دوستان ابوجعفر است فردا او را خدمت ايشان بفرست. [3]

تصرف در عالم وجود

خداوند اولياء خود را به داشتن كرامتها مفتخر گردانيد و قدرت تصرف در طبيعت را به آنان عنايت كرد. ولى آن بزرگواران از آن در جايى بهره مى‌گيرند كه مورد خواست و رضايت خداوند باشد. خداوند در قرآن مجيد مى‌فرمايد:

(وَ ما تَشاؤُنَ الَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَميِنَ) [4]

و شما اراده نمى‌كنيد مگر اينكه خداوند- پروردگار جهانيان- اراده كند و بخواهد!

اين آيه درباره پيامبر (ص) و اوصياء معصوم آن حضرت تفسير شده است. در روايتى از موسى بن جعفر (ع) نقل شده كه فرمود:


[1] - بحارالانوار، ج 50، ص 57

[2] - همان، ص 53

[3] - حياة اولى النهى، ص 142 و مدينه المعاجز، ص 523

[4] - تكوير، آيه 29

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست