نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 83
مىكردند به مبارزه برمىخاستند. جريان مرد شامى كه چون
گفته بود امام جواد (ع) مرا با «طى الارض» در يك شب به مكه، مدينه، كوفه و شام برده
است و حكومت وقت او را به اتهام ادعاى پيامبرى زندانى كرده بود بر اين مطلب دلالت دارد.
* «على بن خالد» مىگويد:
چون با او در زندان ملاقات كردم و از حالش آگاه شدم جريان
را براى خليفه نوشتم. در پاى آن ورقه نوشته بود همان كس كه او را با طى الارض در يك
شب به مكه، مدينه، كوفه و شام برده است او را از زندان نجات دهد!
راوى گويد: از پاسخ نامه سخت دلتنگ شدم. گفتم بروم و او
را خبردهم. چون به زندان رسيدم ارتشيان، نگهبانان و مردم زيادى را ديدم كه در آنجا
اجتماع كردهاند و مىگويند آن مرد شامى مفقود شده است نمىدانيم به زمين فرو رفته
يا پرندگان او را به آسمان بردهاند؛ زيرا دربها بسته بوده است!
على بن خالد كه زيدى مذهب بود چون اين كرامت را از امام
محمد تقى (ع) ديد به امامت معتقد شد و در اعتقاد خود ثابت قدم ماند. [1]
* «محمّد بن يحيى» مىگويد:
امام جواد عليه السلام را ديدم كه وقتى قصد عبور از دجله
را داشت دو طرف آن رودخانه به هم نزديك شد و حضرت از آن گذشت و بار ديگر آن حضرت را
در انبار ديدم كه قصد داشت از رود فرات عبور كند و به همان صورت از فرات گذشت. [2]