نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 52
پرچمهاى
امانى در نقاط مختلف شهر بر افرازند و از مردم بخواهند براى در امان ماندن از كيفر
حكومت گرد اين پرچمها جمع شوند. [1]
در پرتو
اين دو اقدام، عدّه زيادى از مردم گرد آنان را گرفتند. مزدوران «ابنزياد» براى
تقويت جبهه حكومت، تمامى آن افراد را از درى كه به سمت خانههاى روميان باز مىشد
و همچنان در كنترل «ابنزياد» بود، [2] وارد قصر كردند [3] و «پسر مرجانه» را از
وحشت تنهايى بيرون آوردند.
«عبيداللّه»
علاوه بر اين اقدامها از سران كوفه خواست تا از بالاى قصر با محاصره كنندگان صحبت
كنند و باهمان وعدهها و تهديدها آنان را پراكنده سازند.
جيرهخواران
يزيد كه مردانى با نفوذ و كار آزموده بودند و روحيّه مردم كوفه را خوب مىشناختند،
هر كدام به سخن پرداختند و با زبان نصيحت و خيرخواهى خطاب به نيروها گفتند:
«اى
مردم! به خانههاى خود باز گرديد وبه دامان شرّ و گرفتارى در نغلطيد وبيهوده جان
خود را در معرض قتل قرار ندهيد. اينك سپاه يزيد از شام به سوى كوفه حركت كرده
است.» [4]
مردم سست
عقيده و بى تدبير، تحت تأثير حرفهاى پوچ و وعده وعيدهاى دروغ اشراف مزدور قرار
گرفتند و بدون آنكه بينديشند عقب نشينى آنان چه زيانهايى به بار
[2] -
پرسشى كه در اينجا مطرح است و متأسفانه تاريخ از پاسخگويى آن ساكت است اين است كه
با آنكهكاخ فرماندارى در محاصره كامل نيروهاى مسلم بود به چه علت رابطۀ قصر
با خارج قطع نشده بود؟ آيا وضع ساختمانى قصر و خانههاى اطراف چنين امكانى را به
ابن زياد مىداد كه به دور از چشم محاصره كنندگان از اين راه فرعى استفاده كند؟ يا
كمى نيروهاى محاصره كننده عامل اين مسأله بوده؟ چنانكه طبرى مىنويسد از آن همه
جمعيّت، تنها سيصدنفر به سوى قصر آمدند «تاريخ الطبرى، ج 5، ص 369» و يا دستپاچگى،
بىانضباطى و نداشتن طرح و نقشۀ جنگى از سوى محاصره كنندگان موجب اين غفلت
شده است؟ انگشت گذاشتن روى يكى از احتمالات مزبور و يا احتمال ديگرى، كار مشكلى
است. آنچه مسلّم است اين است كه وجود اين روزنه و شكاف در خط محاصره، نقش مهمّى در
ايجاد شكاف ميان سپاهيان مسلم و نجات ابنزياد داشت