نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 125
درس چهاردهم: دوران مأمون
مأمون،
هفتمين خليفه عباسى و به نوشته مورخان، داناترين و زيركترين آنان بود. [1] وى از
همان آغاز نوجوانى زندگى خود را تحت تربيت «جعفر بن يحيى برمكى» و «فضلبنسهل»
ايرانى، با جدّيت و تلاش و بدور از عياشى و خوشگذرانى آغاز كرد و در علوم و فنون
مختلف بر برادران خود، بلكه بر تمامى خلفاى عباسى پيشى گرفت و برترى نسبى و ظاهرى
خود را نسبت به برادرانش براى احراز مقام خلافت به اثبات رسانيد.
اتخاذ
اين روش و سياست از ناحيه مأمون شايد بدين منظور بود كه وى از روزى كه خود را
شناخت دريافت كه از ناحيه مادر مانند برادرش امين نيست كه احساس اصالت نسبى كند و
در پرتو اين اصالت، به آينده خود و حمايت هاشميان و عباسيان از خويشتن مطمئن باشد؛
بلكه چون مادر وى كنيز، آن هم از غيرعرب بود برايش قطعى و مسلم شده بود كه نژاد
عرب و عباسيان تن به فرمانروايى او نخواهند داد. بنابراين او تكيهگاهى جز خود
نداشت؛ از اين رو، آستين همّت بالا زد و از همان آغاز به برنامهريزى براى آينده
خويش پرداخت و براى اين كار از اشتباهات و لغزشهاى سياسى و اخلاقى امين بيشترين
استفاده را كرد.
او
هنگامى كه ديد امين به جاى جديّت در كارها و تدبير امور سرگرم لهو و لعب است و
زندگى خود را به بازى و بطالت و همنشينى با زنان خواننده و كنيزان نوازنده و رقاصه
سپرى مىكند، به كسب دانش پرداخت و با دانشمندان و فقيهان مأنوس و همنشين شد و از
مباحث و مسائل دينى سخن گفت و به زهد و پارسايى و ديندارى تظاهر كرد.