نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 183
علاوه بر
جهات ياد شده، اثرات و فوايد مهمّ ديگرى بر پذيرفتن ولايتعهدى امام رضا (ع) مترتب
است كه در درسهاى آينده بدانها خواهيم پرداخت.
بازتاب اقدام مأمون
قضيّه
ولايتعهدى امام رضا (ع) در جامعه اسلامى آن روز بازتابهاى متفاوتى داشت.
علويان و
مردم مدينه از آن استقبال كرده دست از مخالفت و شورش عليه دستگاه برداشتند و تا
زمانى كه آن حضرت زنده بود قيامى از آنان سر نزد. وضع كوفه هم آن چنان بود كه
يادآور شديم. [1]
در
بغداد، پايگاه و پايتخت عباسيان، مردم در ابتدا دو دسته شدند:
جمعى به
فرمان مأمون در مورد ولايتعهدى امام رضا (ع) و پوشيدن لباس سبز گردن نهادند؛ ولى
گروهى كه بيشتر آنان را عباسيان و هواداران آنان تشكيل مىداد از اين فرمان سرباز
زدند و چون در ميان اين دسته تعدادى از رجال دولتى وجود داشت بر موافقان چيره
گشتند.
آنان
«حسن بن سهل» استاندار مأمون را از شهر رانده با «ابراهيم بن مهدى» معروف به «ابن
شَكْلَه» يكى از سرسختترين دشمنان على (ع) بيعت كردند. [2] آنان در توجيه مخالفت
خود مىگفتند: مأمون با اين اقدامش خلافت را از ميان فرزندان عبّاس خارج كرده و
جامه سياه را كه شعار پدرانش بوده رها نموده است؛ بنابراين شايستگى خلافت را
ندارد. [3]
[2] - ر.
ك: الحياة السّياسية للامام الرّضا (ع)، پانوشت. درباره ناصبى بودن «ابن شكله»
همين بس كه وى به هنگام مرگشوصيت كرده بود مال فراوانى ميان فرزندان صحابه بجز
فرزندان على (ع) تقسيم كنند (نزهة الجليس، ج 1، ص 404 به نقل: الحياة السياسيّة
للامام رضا (ع)، ص 384). شايد علت بيعت با ابن شكله هم خصوصيت كينهتوزى و دشمنى
وى با اهل بيت (ع) بوده است و گرنه او جز شرابخوارى و آوازخوانى حرفه و هنر ديگرى
نداشت