نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 74
سعيد بن
سعد مىگويد: حضرت رضا (ع) به مردى نظر كرد و فرمود: اى بنده (خدا) هر وصيتى دارى
بكن و آماده امرى باش كه گريزى از آن نيست. مرد، سه روز پس از اين سخن امام (ع)
درگذشت. (1)
حسين بن
موسى مىگويد: همراه گروهى از جوانان بنى هاشم گرد حضرت رضا (ع) جمع شده بوديم كه
جعفر بن على علوى در حالى كه لباسى كهنه و مندرس بر تن داشت بر ما گذر كرد. ما به
يكديگر نگريستيم و به ريخت و قيافه او خنديديم. امام (ع) فرمود: به زودى خواهيد
ديد كه او ثروتمند، داراى خدمتكاران زياد و خوش قيافه خواهد شد. بيش از يك ماه
نگذشت كه والى مدينه شد و حالش نيكو گرديد و بر ما مىگذشت، در حالى كه همراهش،
خدمه و حشمه بودند. (2)
5- آگاهى از راز دل افراد
در اين
رابطه، پيش از اين مواردى را ذكر كرديم (3)؛ اينك دو نمونه ديگر:
راوى،
احمد بن محمد:
نامهاى
به محضر امام رضا (ع) نوشتم و با خود گفتم: آن گاه كه بر او وارد شدم از اين آيات
مىپرسم (سپس چند آيه را ياد مىكند).
امام (ع)
نامه مرا پاسخ گفت و در آخر، (پاسخ) آياتى را نيز كه من در دل گذرانده بودم نوشته
بود .... (4)
راوى،
سليمان جعفرى:
در محضر
امام رضا (ع) بودم، و خانه پر از جمعيتى بود كه از آن حضرت درباره مسائل مختلف
مىپرسيدند و او به همه آنها پاسخ مىداد. من در دلم گذراندم كه شايسته است اين
امامان
------------------------------
(1) - الفصول المهمة، ص 247
(2) - همان و نورالابصار، ص 323
(3) - ر. ك: درس سوم
(4) - مناقب، ج 4، ص 336
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 74